چکیده:
در گذشته موضوعاتی مورد توجه حقوقدانان اسلامی بوده که مورد ابتلای جامعه آن روزگار بوده و هم اکنون موضوعاتی بر آنها افزوده گشته یا از آنها حذف شده است. اگر روزگاری مسئله آب قلیل و کثیر به دلیل کمبود آب سخت مورد توجه فقها بوده امروزه با فراوانی آب چندان مورد توجه نیست و بالعکس اگر زمانی روابط و داد و ستد در محدوده جهان اسلام و میان مسلمانان متداول بوده و فقیهان سرزمینهای بیرون از حکومت اسلامی را دارالحرب مینامیدند.امروزه در جهان،سخن از روابط حسنه و همزیستی مسالمتآمیز و حقوق بشر و تجارت جهانی است و عصر اطلاعات روابط میان ابناء بشر را امری ضروری ساخته است و به تبع این امر،حقوق و تکالیف و جرائم جدیدی به وجود آمده که باید فقها با ابزار فقهی به آن نگریسه و حکم هر مورد را بیان نمایند. اولین و اصیلترین منبع حقوق اسلامی قرآن کریم است؛و همین امر اقتضا میکند تا مسائل حقوقی جدید بر آن عرضه شده و پاسخ لازم دریافت گردد. در این نوشتار،مسائل جدیدی چون حقوق بشر،زنان(با نگرش جدید)روابط بین الملل موضوع لغو مجازات اعدام و نظایر اینها که در جامعه بشری مطرح است برای جلب توجه محققان به ارائه بحثهای جدید در این موضوعات،عنوان شده است.
خلاصه ماشینی:
"فرضیه در پاسخ سئوال یاد شده عمدتا دو فرضیه مطرح است،یکی آنکه گفته شود قرآن به همان نحو که موضوعات و مسائل زمان وحی را در نظر داشته و بدانها پرداخته است،موضوعات دیگری را هم که در آن زمان مطرح نبوده و بعدا،میبایست مطرح گردد مورد توجه قرار داده و احکام آنها را بیان کرده است.
نزول وحی در پی چنین رخدادهایی به خوبی میرساند که پارهای از احکام به دلیل وجود موضوعات و مسئلهدار شدن آنها در قرآن آمده و نیز بعضی از احکام مخصوص جامعه عرب بوده و برای جوامع دیگر مفهوم نبوده است،مانند حکم«ظهار»که چند آیه از سوره مجادله را به خود اختصاص داده است.
1-3-آیا میتوان از آیات قرآن احکامی برای موضوعات جدید یافت وقتی گفته شد که فقیهان و مفسران از آیاتی برای اثبات حکم یا مشروعیت کاری استفاده کرده و گاه چنین استنادی چندان با ظاهر آیه سازگار نبوده،باید قبول کرد که این راه بر دیگران و نسبت به موضوعات دیگر هم مسدود نیست و میتوان از عمومات قرآنی برای پارهای موضوعات حکمی استخراج کرد.
گرچه الفتی که«تفکر فقهی»با گذشته و استنباط بزرگان سلف داشته چندان این کار را سهل نمیپندارد،به خصوص که کار پیشینیان از نوعی تقدس برخوردار است و گاه چنین به نظر میرسد که آنان ناگفتهای برای خلف خود به جا نگذاشتهاند،اما نباید از یاد برد که آنچه پیشینیان در باب فقه از قرآن و سنت استخراج کرده به تدریج و با طرح مسائل جدید بوده و این مسائل میتوانسته و میتواند با افزایش موضوعات توسعه یابد و یا با از بین رفتن موضوعات به دست فراموشی سپرده شود-چنان که مسئله بردهداری و احکام آن در جوامع فقهی فعلی مطرح نمیشود-."