چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان زن در گروههای عمده آموزشی
است. باتوجه به ماهیت پژوهش، روش توصیفی برای انجام دادن این مطالعه انتخاب شد.
جامعه پژوهش کلیه دانشآموختگان زن دانشگاه مازندران (1236 نفر ) در تمام گروههای
آموزشی هستند. نمونه تحقیق 292 نفر بودند که از این میان 177 نفر پرسشنامهها را
ارسال کردند. ابزار اصلی این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. تحلیل نتایج به کمک
آمارهای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است.
نتایج نشان میدهد که 9/56 درصد از دانشآموختگان زن دانشگاه شاغل و 43 درصد بیکار
بودند. از بین این زنان شاغل 56 درصد در بخش خدمات، 32 درصد در بخش صنعت و 10 درصد
در بخش کشاورزی به کار مشغول بودند. از بین نمونه تحقیق، 84 درصد زنان دانش آموخته
رشتههای فنی و مهندسی، 56 درصد رشتههای علوم انسانی، 50 درصد رشتههای علومپایه
و در نهایت، 38 درصد رشتههای علوم کشاورزی توانستند به کار مشغول شوند؛ عواملی
نظیر دانشها و اطلاعات کسب شده در دوران تحصیل در دانشگاه، وجود داشتن زمینههای
شغلی متناسب با رشته تحصیلی و مهارتهای عملی کسب شده در دوران تحصیل در دستیابی
زنان به شغل مؤثر بوده است. همچنین، عواملی نظیر تعداد زیاد دانشآموختگان، آشنا
نبودن با کارفرمایان و نبود استخدام در بخشهای دولتی، نبود اطلاعات کافی از وضعیت
بازار کار و عدم تناسب رشتههای آموزشی با نیازهای بخش اشتغال در استان و شهر، از
دیدگاه دانشآموختگان به عنوان موانع جذب در بازار کار تلقی میشوند که از لحاظ
نظری میتوان نظریه سرمایهانسانی را مورد نقد قرار داد.
خلاصه ماشینی:
"جدول 1 - تعداد کل دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهها بین سالهای 1348 تا 1382 سال تحصیلی تعداد دانشجویان تعداد فارغ التحصیلان کل دختر درصد کل دختر درصد 1349-1348 97268 16949 7/24 11769 3051 9/25 1350-1349 74708 19027 5/21 17250 4798 8/27 1357-1356 160308 49510 9/30 39608 12367 2/31 1358-1357 175685 54248 5/30 35559 10233 8/28 1377-1376 625380 238687 2/38 91051 32366 3/35 1378-1377 638913 267650 42 105937 40433 2/38 1382-1381 535172 298371 56 74197 37802 94/50 منبع : وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1383 حضور زنان در دانشگاه ضمن اینکه میتواند شاخصی برای نشان دادن شرکت آنان در امور فرهنگی و اجتماعی باشد، پیامدهای آن و وضیعت اقتصادی و اشتغال زنان در دوران پس از تحصیل هم لازم است مورد توجه سیاستگذاران آموزشعالی کشور قرار گیرد (اعزازی، 1381؛ علمی، 1383؛ صادقی و عمادزاده، 1383).
لذا، برای آشنایی با موانع اشتغال در باره عواملی نظیر آشنا نبودن با کارفرمایان (نبود پارتی)، عدم تناسب رشته آموزشی با نیازهای شغلی در شهر و استان، کمبود تجربه عملی در دانشگاه، ازدواج و مشکلات مربوط به نگهداری فرزندان، مخالفت خانواده با کار کردن خارج از منزل، تبعیض جنسیتی در بازار کار، علاقه به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر از کارشناسی، روزآمد نبودن مطالب درسی دانشگاهی، تعداد زیاد دانشآموختگان و نبودن اطلاعات کافی از وضعیت بازار کار نظرخواهی شد که نتایج آن به شرح جدول 9 است."