خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد این بحث میتواند چندین قسمت داشته باشد:یکی چیستی و قلمرو تاریخنگاری اجتماعی،دوم مبانی و اصول حاکم بر این نوع از تاریخنویسی،سوم موانع تئوریکی که در سر راه ظهور تاریخ اجتماعی و به تعبیر کاملتر، تاریخنگاری اجتماعی در جوامع مختلف و در جامعهء ما وجود داشته است و نهایتا فرایند تکوین و شکلگیری تاریخنگاری اجتماعی (به تصویر صفحه مراجعه شود) چگونه بود و اینکه امروزه تاریخنگاری اجتماعی دارای چه وضعیتی است.
به نظر میرسد رابطه بین این دو علم وجود دارد آیا میتوان این رابطه را دقیقتر تبیین کرد؟ دکتر شیرین بیانی من تا به حال همین مطلب را میگفتم؛و از این به بعد هم همین را خواهم گفت:من به عنوان کسی که سراسر عمر با تاریخ سر و کار داشتهام،و چهل و پنج سال است که آنرا درس دادهام؛و هیچگاه تحت تأثیر مکتبهای غربی یا شرقی و افراد صاحب مکتب نبودهام؛به دنبال تحصیلات عمیق و تجربیات فراوان طولانی در جهان شرق و غرب،شخصا به این نتیجه رسیدهام که وقایع تاریخی مانند رودی است که از نقطهای سرچشمه میگیرد،در مسیری میافتد تا به مقصد برسد.
دکتر مفتخری:من فکر میکنم کل این بحث برای این بود که تاریخنگاری اجتماعی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم و بدانیم چرا در گذشته تاریخنگاری ما بیشتر سیاسی بوده و چه موانعی در نگارش تاریخنگاری اجتماعی وجود داشته و اکنون در چه جایگاهی هستیم؟متأسفانه وقت اجازهء ورود به بحث را نمیدهد؛اما اشاره کنیم که روندی شبیه به آن روند که در تاریخنگاری غربی طی شده است کمابیش در ایران نیز دیده میشود و اگر از جزئیات ویژگیهای تاریخنگاری ایران،چه تاریخنگاری باستانی و چه دورهء اسلامی بگذریم،مشابهتهای زیادی با تاریخنگاری ما قبل مدرن در غرب مییابیم که همان نقلی بودن،سیاسی بودن و آمیختگی با افسانه و خرافات است."