خلاصه ماشینی:
"با اینکه آموزش ناشنوایان،قدیمیترین شاخهی آموزش استثنایی در ایالات متحده بوده و زمان آغاز آن به اوایل قرن 19 بازمیگردد،اما هنوز هم ناشنوایی وضعیتی است که برای بیشتر افراد مسئلهای مهم و پیچیده به شمار میرود.
در این فصل،سه دیدگاه متفاوت مطرحشده است که از طریق آنها میتوان حقایق زمان گذشته و حال آموزش یک ناشنوا را ملاحظه کرد.
اولین دیدگاه در مورد رویدادهایی چون تأسیس مدارس،تصویب قوانین حقوقی مهم و گسترش متون و برنامههای تحصیلی مؤثر بحث میکند.
نویسنده در فصل سوم به افراد ناشنوا و تصمیمهای مضاعف آنان پرداخته و بیان میکند:مطالعهی شرایط افراد ناشنوایی که عارضههای مضاعفی دارند،به نتایج هولناکی منجر میشود،اول اینکه مدارک موجود نشان میدهند که شمار زیادی از افراد ناشنوا،به اشتباه به عنوان عقبماندهی ذهنی،ناتوانی در یادگیری و آسیب دیدهی مغزی و غیره،طبقهبندی شدهاند.
در این عرصه، پرسش اساسی این است که در هر صورت،فقدان کنشوری یکی از حواس اصلی-در این مورد شنوایی-تا چه اندازه بر مسیر تحول افراد و استفاده از مهارتهای ذهنی اثر میگذارد."