چکیده:
هدف از ارائة این مقاله آن است که نشان داده شود سرمایهگذاری در آموزش زنان نهتنها
شکاف جنسی را کاهش خواهد داد بلکه موجب ارتقای سطح بهرهوری، تولید بیشتر و درآمد
بالاتر خواهد شد. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریههای توسعه و به ویژه نظریة
سرمایة انسانی و با تأکید بر سرمایهگذاری در آموزش زنان است. این پژوهش با استفاده
از روش اسنادی انجام شده است. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد افزایش تحصیلات در
میزان دستمزد مردان و زنان به طور مشابهی تأثیر میگذارد، ولی سرمایهگذاری بیشتر در
مقاطع بالاتر آموزشی (به دلیل هزینههای پولی و فرصتی فزاینده) با بازده نزولی
روبهروست. از آنجا که متوسط تحصیلات زنان در ایران و بیشتر کشورهای جهان تا کنون
کمتر از مردان بوده است، بازده نهایی تحصیلات زنان بیش از مردان است. علاوه بر این،
اقتصاددانان معتقدند که بازده اجتماعی تحصیلات زنان نیز بیشتر است. چرا که زنان
تحصیلکرده نقش مهمی در ارتقای سطح بهداشت، سلامت و پیشرفت تحصیلی فرزندان خود ایفا
میکنند. از سوی دیگر، زنان تحصیلکرده مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند و با شرکت
در فعالیتهای تولیدی و درآمدزا، مالیات بیشتری به دولت میپردازند، و بدین ترتیب
پایة مالیاتی را وسعت میبخشند.
خلاصه ماشینی:
"مصطفی عمادزاده* چکیده هدف از ارائة این مقاله آن است که نشان داده شود سرمایهگذاری در آموزش زنان نهتنها شکاف جنسی را کاهش خواهد داد بلکه موجب ارتقای سطح بهرهوری، تولید بیشتر و درآمد بالاتر خواهد شد.
جالب توجه آن است که افزایش نسبی دستمزد ناشی از تحصیلات اضافی (یک سال حضور بیشتر در نظام آموزشی) برای مردان و زنان تقریبا برابر است، و تعداد سالهای تجربه تغییر اندکی در سطح دستمزدها به وجود میآورد.
زیرا در اکثر جوامع، تعداد سالهای تحصیل زنان کمتر از مردان است، و از آنجا که بازده تحصیلات در مقاطع پایینتر عموما بالاتر است، این تفاوت حاکی از بیشتر بودن بازده خصوصی سرمایهگذاری در آموزش زنان است (کینگ[1] و هیل[2]، 1993: 124).
بنابراین چه انگیزهای موجب میشود تا روستاییان دختران خود را به مدرسه بفرستند و برای آنان سرمایهگذاری آموزشی انجام دهند؟ مطالعات نشان میدهد که در همین جوامع، زنان تحصیلکرده، با وجود آنکه در تولید کشاورزی نقشی ندارند و در سطح درآمدها تأثیری نمیگذارند، شأن و اعتبار بالاتری دارند.
علاوه بر این، از آنجا که بازده تحصیلات در مقاطع پایینتر عموما بیشتر است، و با توجه به آنکه متوسط میزان تحصیلات مردان بیش از زنان است، سرمایهگذاری بیشتر در آموزش زنان، بازده اقتصادی بیشتری برای جامعه به همراه خواهد داشت.
در برخی کشورهای افریقایی مثل کنیا نیز که به تحصیلات زنان توجه شده، و فرصتهای آموزشی بین زنان و مردان به صورت برابر توزیع شده، تفاوتهای عمده بین مناطق فقیر و غنی کاهش یافته، سطح بهداشت و سلامت مردم ارتقا یافته، اختلاف طبقاتی به طور نسبی کمتر شده و رشد اقتصادی بالاتری حاصل شده است (شولتز، 1376: 74)."