چکیده:
"شبهه" یا تصور غلط از چیزی با وجود کاربرد صحیح اولیه و دلالت قرآنی و مستند روایی، رفته رفته در اثر متداول شدن در محاورات، در معنی ظن و گمان به کار رفته است. همچنین از طرفی موجب برداشت غیرصحیح فقهی و از طرف دیگر توسط لغویون در فرهنگ¬ها استفاده شده است که نمی¬تواند درست باشد. این مقاله با ارائه مستندات محکم، معنی حقیقی لغوی "شبهه" را مدنظر قرار داده است تا از این طریق کاربرد فقهی ـ قانونی و در نهایت قضایی آن در مسیر صحیح خود قرار گیرد و با روش عقلا و مبانی دین مبین اسلام که از عقلانیت کامل برخوردار است منطبق شود.
خلاصه ماشینی:
"طرح مسأله یکی از پدیدههای مؤثر و پرمصداق فقهی-حقوقی ارتکاب عمل حرام(جرم)به علت عارض شدن شبهه است که در همه ابواب جزایی مصداق و کاربرد دارد،ولی در مواردی به علت خلط آن با شک یا با تصور مترادف بودن شبهه و شک،موجب تشخیص نادرست مبنای حکم یا حداقل اطلاق نادرست عنوان مبنا میشود که در نهایت اختلاف برداشتها،بدآموزیهایی را سبب میگردد و موجب طعن یا وهن احکام اسلامی میشود که دور از حقیقت است و نمیتواند قابل قبول باشد.
امعان نظر در موضوع مورد بحث،این حقیقت را مبرهن میکند که آنان که امر بر ایشان مشتبه شده بود اصلا دچار شک و گمان عکس واقعه نبودند،زیرا مشتبه فقط به یک واقعیت غلط ایمان دارد و در مورد مثال ایمان به مقتول و مصلوب شدن عیسی(ع)تنها تصور عاملین بوده است و مسلما دچار شک و گمان که دو طرف دارد،یعنی در آن واحد نه اعتقاد قطعی به وقوع مصلوب و مقتول شدن عیسی(ع)وجود دارد و نه عدم آن(نکـ:ابن منظور،8/271،ولژه ظن؛ جعفری لنگرودی،3/2462،واژه ظن؛معین،3/3389،واژه گمان)،بلکه عاملین به تصور غلط خود فقط به مصلوب و مقتول کردن حضرت معتقدند و لا غیر.
این خصوصیت دوگانه یا مغایرت علمی در تصور و باور مشتبه و شاک در حکم عمل ایشان نیز قابل پیگیری است،زیرا نظر غالب در خصوص مرتکب شاک،اعم از اینکه مصیب به مباح باشد یا عمل حرام،او را معاقب به عقوبت الهی میداند،چون در صورت اول از زی بندگی خارج شده(نکـ:آخوند خراسانی،298-302؛حیدری، 286-288)و جرأت ارتکاب حرام پیدا کرده است و در صورت دوم چگونگی،روشن و به بحث نیاز ندارد.
بنابراین،نظر مذکور صحیح به نظر نمیرسد،زیرا در این مورد التباس حق و باطل وجود ندارد تا شبهه مصداق پیدا کند و از مصاریق قاعده درأ محسوب گردد،بلکه زنا بر حاکم ثابت نمیشود و تا قبل از اثبات جرم متهم مشمول اصل برائت است و نمیتواند مورد مجازات قرار گیرد(نکـ:کاتوزیان،204-219)."