خلاصه ماشینی:
"یک بررسی نشانه‌شناختی-باتوجه به این‌که تاریخ ماه و سال و تولد نقاش ما متفاوت نوشته شده و دقیق نیست-نشان می‌دهد،عکس‌های بجامانده از پتگر- هر آنچه در تبریز و در حلقهء شاگردان میر مصور دیده می‌شود-وی را با کلاه پهلوی(با لبهء جلویی)می‌بینیم؛ و این نشان می‌دهد که او تا قبل از 1314 قطعا در تبریز بوده؛چون در خرداد این سال کلاه مردم ایران تغییر کرد و همه موظف به استفاده از کلاه شاپور(تمام‌لبه)به جای کلاه پهلوی شدند.
آموزش‌دیدگان این مدرسه،که در شهرهای دیگر به تأسیس مدرسهء صنایع مستظرفه-از روی شکل مدرسهء پایتخت-روی آوردند،از پی همین اندیشهء کمال الملکی رو به واقع‌گرایی و طبیعت‌نگاری آورده و،در حقیقت، با نوعی نقاشی،که بیشتر به معنابخشی و ارتباط همگانی نزدیک بود،عنوان«نقاشان سبک کلاسیک»از نوع کمال الملکی نام گرفتند؛و این در شرایطی بود که با به پایان رسیدن قرن و شروع قرن جدید،هویت جهان سوم به دو شقهء قبل(کلاسیک)و اکنون(نو-مترقی- جدید)تبدیل شده بود.
3 حضور پتگر با شاگردان دیگر در گروه‌گردی‌های حسین شیخ از اتفاقات مهم هنر نقاشی در دههء دوم قرن جدید در تهران است.
علی اصغر پتگر به خانهء همسری راه یافته بود که خواهر او شوهری داشت که دشمن مسلم نقاشی کمال الملکی شناخته می‌شد و به خیال شاگردان کمال الملک:شیطانی بود که نقاشی کوبیسم را وارد ایران کرد.
(6)-همهء سپاس برای خانم مهرزاد پتگر،که بی‌مطالعهء دست‌نویس او-که روایتی عاطفی را از برهه‌ای از زندگی پدر خود مکتوب کرده بود- نمی‌توانستم نیم‌رخ علی اصغر پتگر را این‌گونه به وضوح ببینم."
(
, 
, 
)
