خلاصه ماشینی:
"چهل و هشتسال پیش،پس از کشیدن ونوس عریان با زغال،همراه سی نفر(تقریبا)وارد دانشکدهء هنر شدیم و این سیمرغ،که بچههای جوان تازه دیپلم گرفته از دبیرستان و هنرستانهای مختلف بودند و از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند،چنان تغییری در هنر و آموزش هنر این مملکت و حتا کشورهای دیگر به وجود آوردند، که قاف و قلههای آن را باید به خاطر آورد.
بعضی ده-پانزده سال دانشجوی آنجا بودند(فاضلی رکورد پانزدهساله داشت و مرتضی ممیز هم همینطور!)بعضی زن و بچه داشتند و حتا یکی سرهنگ بود،که پروژهء دیپلم خود را میکشید و در ته سالن با جابهجا کردن دو-سه قفسه، آتلیهء چند متری موقت برای خود ساخت.
مهندس سیحون پس از مهندس فروغی همهکارهء دانشکدهء هنرهای زیبا شد و با تمامشدن ساختمانهای دانشکده و با وجود فضای بیشتر، آتلیهها را بین خانم صدر،آقای جوادیپور و آقای حمیدی تقسیم کرد و سنت بیستسالهء آکادمی به کالج چهارسالهء هنری و سیستم ارزشیابی ماسیونی به بوزاری به سیستم واحدی تغییر نمود."