خلاصه ماشینی:
"وی «نخستین جلوههای نثر امروز» یا «نخستین جلوههای انقلاب در نثر» را در آثار چند تن از نویسندگان آن دوره سراغ میگیرد: زینالعابدین مراغهای، از جهت کاربرد زبان ساده و موضوع تازه در سیاحتنامه ابراهیمبیگ؛ عبدالرحیم طالباف به دلیل دستیابی به زبان ساده و موضوعهای تربیتی بکر، علیاکبر دهخدا به لحاظ طنزپردازی در مقالات چرند و پرند و، سرانجام، محمدعلی جمالزاده با انتخاب نوع داستان کوتاه و زبان عامیانه سرشار از ضربالمثل و اصطلاحات عوام در این داستانها.
نویسنده، در مقدمه بحث اصلی با عنوان «مشخصات نثر امروز و انواع آن» آورده است که، در این هفتاد سال اخیر، نثرنویسان و داستاننویسان ما، به اقتضای زمان، به زبان معمول و متداول روز توجه کردند و دریافتند که افراط در استعمال لغات سنگین مبین میزان فضل آنها نخواهد بود بلکه ارزش هر نویسنده به اعتبار بلندی اندیشه و توانایی بیان آن به زبان ساده و روان و تسلط در رشته تخصصی و قدرت تحلیل و تشریح است.
وی، در ذیل عنوان داستان کودکان، تاریخچهای موجز و مفید از ادبیات کودکان میآورد و از طالباف، به عنوان اولین محقق و نویسنده در آن زمینه یاد میکند، بی آن که، حتی به اجمال، آثار او را در این نوع معرفی کند؛ پس از طالباف، دیگر پیشگامان این حوزه مانند ایرجمیرزا، جبار باغچهبان، علینقی منزوی، صادق هدایت و نیمایوشیج را برمیشمارد.
او سرآمدان این حوزه، از جمله پرویز خانلری، ابوالحسن نجفی، مسعود فرزان، رضا براهنی، محمد حقوقی، احمد میرعلائی، احمد تفضلی، علیاشرف صادقی، احمد سمیعی و آثار آنها را معرفی میکند و، همچنین، آثار ترجمهشده در حوزه نقد ادبی را بر میشمارد."