چکیده:
اهل کتاب به پیروان ادیانی اطلاق میشود که پیامبرشان دارای کتاب است و در فرهنگ اسلامی شامل یهودیان،مسیحیان،صابئان و زردشتیان میشود.مولانا که در مثنوی معنوی بسیار از قرآن متأثر بوده،در برخی موارد نیز درباره اهل کتاب به آیات قرآنی نظر داشته است. در مثنوی بهطور صریح نامی از صائبه نیامده و واژهء مجوسی هم فقط یکبار به صراحت ذکر شده است.ازاینرو،بیشتر مطالب راجع به اهل کتاب به یهودیان و مسیحیان مربوط میشود. اگرچه مولانا همواره به عنوان یکی از طرفداران برجستهء مدار و مماشات با سایر ملل و مذاهب شناخته شده و در واقع،تا حد زیادی نیز اینگونه بوده است،اما به استناد ابیات مثنوی به این نتیجه میرسیم که در مواردی با طعن و ذم از اهل کتاب یاد کرده یا آنان را به خاطر عقایدشان توبیخ میکند؛بااینحال،وی هیچگاه حکم کلی نمیدهد و در موارد مزبور عدهء خاصی را مد نظر دارد و منظورش کل مسیحیان یا یهودیان نیست.به علاوه،چنانکه خواهیم دید،برخورد و رفتار مولانا با مسیحیان بهتر و نرمتر از رفتاری است که با یهودیان دارد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه مولانا همواره به عنوان یکی از طرفداران برجستهء مدار و مماشات با سایر ملل و مذاهب شناخته شده و در واقع،تا حد زیادی نیز اینگونه بوده است،اما به استناد ابیات مثنوی به این نتیجه میرسیم که در مواردی با طعن و ذم از اهل کتاب یاد کرده یا آنان را به خاطر عقایدشان توبیخ میکند؛بااینحال،وی هیچگاه حکم کلی نمیدهد و در موارد مزبور عدهء خاصی را مد نظر دارد و منظورش کل مسیحیان یا یهودیان نیست.
اما مولانا در مواردی به«اهریمن»اشاره میکند و آن را در معنای منفی کبرورزی و تفرعن در برابر خداوند به کار میبرد و قصدش آن نیست که به توصیف عقاید زردشتی بپردازد؛هرچند بیسار احتمال میرود که این واژه را در ارتباط با آیین زردشتی مد نظر داشته،ولی آن را برای افادهء مقصودش تغییر معنا داده است؛مثلا در حکایت«تعجب کردن آدم علیه السلام از ضلالت ابلیس و عجب آوردن»،که پیش از این ذکر شد،آدم(ع)برای بیان ندامت و اظهار توبه،به درگاه الهی روی میآورد و ابراز میدارد که:ما همه نفسی و نفسی میزنیم گر نخوانی،ما همه آهرمینم زآن ز آهرمن رهیدستیم ما که خریدید جان ما را از عمی (1/3918/3919) به جز این،در حکایت«اعتماد کردن به تملق و وفای خرس»آمده است که فردی خیرخواه آن مردی را که به وفای خرس اعتماد کرده بود،از دوستی با خرس برحذر میدارد،ولی با مخالفت او روبهرو میشود."