چکیده:
1. لاری منسوب به شهر لار و اطراف لارستان در جنوب ایران است.
2. گویشوران لاری در جنوب شرقی شیراز، در مسیر بندرهای خلیج فارس، بندرلنگه و بندرعباس، ساکن اند. لهجه های اصلی گروه لاری به این شرح است:
خودگویش لاری که بیشتر در شهر لار متداول است. بقیه گویش های این گروه در اطراف لار، به ویژه مراکز پرجمعیت، از جمله: گراشی یا جراشی (جراشی) متداول در گراش و اوزی در اوز، هر دو در غرب لار؛ بنارویی و بستکی، در جنوب شرقی لار؛ صبائی در صبا / صباجات، در شمال شرقی لار؛ بیخه ای؛ خنجی؛ اردی.
3. درباره شمار گویشوران این گویش ها اطلاعاتی در دست نیست. مطابق آمار 1960، جمعیت لارستان حدود 160,000 نفر است که بیشتر ایرانی اند؛ از جمله بلوچ ها و کردها که گویشوران دیگر زبان های محلی ایرانی اند.
4. گویش های لاری به گروه زبان های ایرانی جنوب غربی متعلق اند. از ویژگی های این گروه ثابت ماندن صامت ها از نظر تاریخی است؛ چنان که صامت d در لاری ادامه d فارسی باستان است: لاری daneda؛ گراشی danessa؛ اوزی، خنجی donesta «دانستن»، فارسی باستان dan-، اوستایی zan- (در جنب کلمات قرضی برگرفته از گروه شمال غربی با z: لاری zaanü، گراشی zeenü «زانو»)؛ v (پس از مصوت و r) در لاری برگرفته از ایرانی باستانĝ، اوستایی γ: لاری morv «مرغ» (در گروه شمال غربی، morγ, morx)، اوستایی merәγa-. لاری s ادامه s فارسی باستان (اوستایی sp): لاری savår boda«سوار بودن، بر اسب نشستن»؛ گراشی sovåri «اسب سواری»؛ فارسی باستان asa bāra «سوار»؛ اوستایی aspa-. کلمات قرضی از گروه شمال غربی: لاری safid، esfid «سفید»؛ خنجی espid؛ اوستایی spaēta-)...
خلاصه ماشینی:
"لهجههای لاری، از نظر صرف، با زبانها و گویشهای گروه شمالغربی شباهتهایی دارند: 1) ویژگی کوتاهشدگی ماده ماضی در افعال: ke بن ماضی kerda- «کردن»، بسنجید با فارسی میانه و فارسی دری kard ؛ di بن ماضی deda «دیدن»، بسنجید با فارسی میانه و فارسی دری dãÎd ؛ bina° bina- بن دیگر ماضی برای فعل deda از ستاک زمان حال bãÎn-aÎd ، بسنجید با bãÎn-ãÎ در گویش سلیمانیه.
مطالعات مورگنستیرنه و ویندفور نشان میدهد که حلقه پیوند میان گروه زبانهای جنوب غربی و شمال غربی ساخت زمان حال استمراری از ستاک ماضی در گویش لاری است.
در برخی موارد، با گویشهای دیگر نیز این تطابق دیده میشود: لاری torosÏ ، گراشی toresÏ ، torosÏ «ترش»؛ لاری dudu ، dodu ، گراشی، اوزی dedu«دندان»؛ لاری ba°(z)u« ، گراشی ba°e «بازو»؛ لاری a°mu« ، گراشی ame «عمو»؛ لاری goru«xta ، گراشی، خنجی gorexta «گریختن» نیز نگاه کنید به نشانه (مخصص)های تعریف: لاری -u« ، گراشی o« ، e ، بستکی، اوزی و خنجی o ، -e ، به ویژه d لاری در گویش گراشی به شیوهای قاعدهمند با z/ d فارسی باستان و t اوستایی در موضع پس از مصوت و میان دو مصوت مطابقت دارد (لاری cÏeda ، گراشی cÏeza «رفتن»).
صورتهای تحلیلی افعال متعدی در ماضی به این شرح است: ke bu«-m- «بو کردم»؛ غیر تام (استمراری)، nama°z sÏ -a xand «نماز میخواند»؛ تام (نقلی)، kusÏt -e osÏ-«او کشته است» (صورت اخیر در سوم شخص مفرد افعال لازم نیز میآید: kat -e«او افتاده است».
A. , Comparative basic vocabulary of KhonjÏi Ï and LaÎriÎ LaÎrestaÎni Studies 2, Tokyo, 1986; Kamioka K."