چکیده:
یکی از ویژگی های زبان ژاپنی امروز کثرت واژه های بیگانه در آن است. هیچ زبانی نیست که واژه های بیگانه در آن راه نیافته باشد؛ اما، آسان گیری ژاپنی ها در گرفتن و به کاربردن این واژه ها، که آنها را گای ـ رای ـ گو gâirâigo (واژه های آمده از خارج) می گویند، در میان اقوام صاحب فرهنگ، کمتر نظیر دارد. ژاپنی ها، در گذر نزدیک به دو هزار سال تماس و اقتباس فرهنگی و به تناسب نیازها و احوال زمان، خط و شیوه نگارش و نیز واژه های فراوانی را از زبان های دیگر گرفتند و، به مرور ایام، جزو فرهنگ خود ساختند. با اتخاذ خط چینی، که از الفبا ساخته نشده است و برای هر کلمه نشانه ای نگارشی دارد و آن را می توان خط اندیشه نگارنامید، بسیاری از واژگان چینی را هم که در ژاپنی معادلی برای آن نبود پذیرفتند. بعدها، در تماس با حوزه های فرهنگی و تمدنی دورتر مانند ایران و روم و همراه هنر و فنون گوناگون، واژه هایی نیز، از زبان اهل این تمدن ها، به ژاپنی راه پیدا کرد. از قرن شانزدهم میلادی، با از راه رسیدن اروپاییان، بسیاری از واژه های رایج در زبان های مردم باخترزمین در زبان ژاپنی جای گرفت. با آغاز نهضت تجدد ژاپن در نیمه دوم قرن نوزدهم، این جریان شدت و شتاب بیشتر یافت و، در پی دگرگونی های سیاسی و در سال های پس از جنگ جهانی دوم، واژگان بسیار، به ویژه از زبان انگلیسی، در زبان نوشتاری و گفتاری ژاپنیان جای گیر شد...
خلاصه ماشینی:
"آمیختن خط اندیشهنگار و خط الفبایی پس از آن که ژاپنیها تصویرواژهها یا خط اندیشهنگار را از چینیان گرفتند، میبایست برای ادات جمله، مانند حرف ربط و عطف و حرف اضافه، یا صرف افعال و حالتهای _______________________________ 12) Akira Miura قید و صفت و مانند آن، فکری بکنند؛ چون ساخت زبان چینی به گونهای است که این عناصر در آن نیست، اما زبان ژاپنی، مانند بسیاری زبانهای دیگر، به آن نیاز دارد.
میئورا، در تألیف خود، مثالهایی از آن یاد کرده است، مانند واژههای ساده و مرکب زیر: naitta (ظاهرا از انگلیسی nighter ) که مراد از آن بازی بیسبال شبانه است؛ _______________________________ 18 ) آکیو موریتا Akio Morita ، پایهگذار سونی، در کتاب خاطراتش نوشته است: «در نخستین سفرم به خارج در سال 1953، به این نتیجه رسیده بودم که نام بلندبالای شرکت ما، Tokyo Tsushin Kaھbushiki kaھishaھ ، اسم مناسبی برای محصولات ما نیست.
وی این وضع را با اتخاذ بسیاری از جنبههای فرهنگ چینی در روزگار دیرین مقایسه کرده و گفته است: با آن که اقتباس ژاپن از فرهنگی متعالی در ازمنه قدیم طبعا متضمن و فراآور همه دگرگونیهای ملازم با این تمدن قارهای (چینی) بود، باز، در همان روزگار هم که هر چیز _______________________________ 27) Manyôshu 28) Hasegawa قارهای را ستایش میکردند، مایه و ماهیت فرهنگ بومی به آن امکان داد که [ طی دو سه قرن[ تا آغاز دوره تاریخی هیآن (از سال 794 میلادی) مرحله تقلید و اقتباس را پشت سر بگذارد و به ایجاد گونههای فرهنگ ژاپنی بپردازد و ادبیات و معماری و هنری به واقع ژاپنی به بار آورد."