چکیده:
حضور قرآن کریم در ادبیات ایران، اعم از شعر و نثر، کم نظیر است. این حضور منحصر به بهره گیری از مفاهیم قرآنی نیست بلکه از الفاظ و تعبیرات و امثال قرآنی هم، به صورت مستقیم یا نوعی اقتباس و با اندکی جا به جایی در الفاظ، بی آن که مفهوم و معنی را دگرگون سازد، استفاده شده است. پژوهش های صورت گرفته در این باب گوناگون و پرشمارند؛ اما موردی که ظاهرا کمتر در میدان بررسی قرار گرفته است حضور قرآن، یعنی مفاهیم و الفاظ و تعبیرات و امثال آن، در فرهنگ عامیانه یا، به تعبیری دیگر، در گویش و گفتار مردم (زبان و روزمره یا زبان محاوره یا تداول عامه) است. شاید پرداختن به این پژوهش در گوشه و کنار ایران بی فایده نباشد. صاحب این قلم، که در گذشته به نسبت دور برخی از کلمات و اصطلاحات و تعبیرات زبان روزمره و عامیانه تهرانی را به تفنن یادداشت می کرد، در ایام اخیر، که فرصتی بیشتر برای انس با قرآن و نیز رسیدگی به یادداشت های پراکنده و اندک گذشته خود یافت، به چند اصطلاح مرتبط با قرآن برخورد و، در نتیجه، به فکر افتاد که الفاظ و اصطلاحات و تعبیرات قرآنی چهل سال پیش را که در گفتگوهای مردم تهران، به تواتر، به کار می رفته است گردآوری کند. روشی که برگزیده است قرائت قرآن با توجه به این معنی و یادداشت لغات و اصطلاحات قرآنی موجود در زبان محاوره عامه مردم تهران است. البته، تکیه گاه قسمت عمده این یادداشت ها حافظه است و روشن است که دستاورد ما در این مورد نمی تواند جامع باشد؛ یعنی احتمال دارد موارد متعددی از الفاظ و تعبیرات در حافظه کنونی نویسنده حضور نداشته باشند. نویسنده، از سوی دیگر، سعی دارد از این مجموعه واژه هایی را کنار بگذارد که احتمال می دهد از واژگان متعلق به اصحاب قلم و مطالعه کنندگان آثار ادبی باشد. در عین حال، ممکن است خواننده از ملاحظه برخی اصطلاحات فنی فقهی و حقوقی تعجب کند، اما، نباید شگفت زده شد؛ زیرا اصطلاحات یاد شده ناظر به برخی از امور اجتماعی، به ویژه وقایع چهارگانه تولد و ازدواج و طلاق و مرگ و، با اندکی واسطه، مربوط به وقایع همسایه مجموعه آنها، یعنی ارث و وصیت است که، به هر حال، همه مردم در زندگی روزمره خود با آنها سروکار دارند و، در گذشته بیشتر از امروز، با این قبیل اصطلاحات به طور مستقیم- نه با واسطه وکلا و کارگزاران حقوقی- رو به رو می شده اند. به نکته دیگری نیز، که مربوط به محدوده کار از لحاظ زمانی است، باید اشاره کرد. نویسنده پایان محدوده زمانی این لغات و اصطلاحات را چهل سال پیش گرفته است؛ از آن رو که، در حدود چهل سال قبل، به سفری تقریبا دور و دراز رفته و، پس از بازگشت نیز، بیشتر با زبان رسمی و نه محاوره تهرانی سروکار داشته است. بنابراین، محدوده اطلاعات خود را در چهل سال پیش متوقف می داند......
خلاصه ماشینی:
"کلمات و اصطلاحات و تعبیرات زبان روزمره و عامیانه تهرانی را به تفنن یادداشت میکرد، در ایام اخیر، که فرصتی بیشتر برای انس با قرآن و نیز رسیدگی به یادداشتهای پراکنده و اندک گذشته خود یافت، به چند اصطلاح مرتبط با قرآن برخورد و، در نتیجه، به فکر افتاد که الفاظ و اصطلاحات و تعبیرات قرآنی چهل سال پیش را که در گفتگوهای مردم تهران، به تواتر، به کار میرفته است گردآوری کند.
اما، نباید شگفتزده شد؛ زیرا اصطلاحات یادشده ناظر به برخی از امور اجتماعی، بهویژه وقایع چهارگانه تولد و ازدواج و طلاق و مرگ و، با اندکی واسطه، مربوط به وقایع همسایه مجموعه آنها، یعنی ارث و وصیت است که، به هر حال، همه مردم در زندگی روزمره خود با آنها سر و کار دارند و، در گذشته، بیشتر از امروز، با این قبیل اصطلاحات به طور مستقیم ــ نه با واسطه وکلا و کارگزاران حقوقی ــ روبهرو میشدهاند.
همچنین، در معنی ارزش کار چرا ناشکری میکنی که اجر کارت ضایع شود؟ (نیز á استاد نجفی) و یؤت من لدنه اجرا عظیما (نساء4: 40) و ان لک لاجرا غیر ممنون (قلم68: 3) اجل زمان مرگ (این تعبیر بیشتر در مورد مرگی که بر اثر حوادث غیرمترقبه رخ میدهد و یا مرگ ناگهانی به کار میرود.
فی لوح محفوظ (بروج85 : 22) ما شا الله آنچه خدا بخواهد (در تداول مردم به معنی تحسین است و، در عین حال، در مقام دعا، به منظور مصون ماندن شخص مورد نظر از چشمزخم و چشمزدن به کار میرود."