چکیده:
مفعول نشانه اضافه ای یکی از وابسته های نحوی فعل در زبان فارسی است که تاکنون در کتاب های دستور و مقالات زبان شناختی مربوط به زبان فارسی توجه چندانی به آن نشده است. در این مقاله، می کوشیم، ضمن معرفی این وابسته نحوی فعل در زبان فارسی، شواهدی از کاربرد آن را در فارسی گفتاری و ادبیات قدیم فارسی به دست دهیم. بخش نخست مقاله به بحث در باره تفاوت ها و شباهت های مفعول نشانه اضافه ای با دیگر وابسته های فعل اختصاص دارد. در بخش دوم، به مطالعه شباهتی پرداختیم که بین این وابسته نحوی و عنصر ضمیر در برخی از عبارت های فعلی ضمیردار وجود دارد. در این قسمت، همچنین بحث کرده ایم که چگونه می توان این دو را از هم متمایز ساخت؛ دیگر این که شیوه ضبط و مدخل بندی هر کدام از آنها در فرهنگ ها چگونه باید باشد. بخش سوم به بررسی کاربرد مفعول نشانه اضافه ای در گونه های فارسی و نیز در ادبیات قدیم این زبان اختصاص دارد. در پایان، دست به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری زده ایم.
خلاصه ماشینی:
"اما عبارتهای فعلی ضمیرداری چون کفر کسی بالا آمدن، به ریش کسی خندیدن، پا روی دم کسی گذاشتن، با سیلی صورت خود را سرخ کردن، باد توی بوق کسی کردن نیز باید به همین شکلی که آوردیم در فرهنگها مدخل شوند؛ زیرا با حذف عنصر ضمیر از آنها (یعنی با حذف عنصری که شبیه مفعول نشانه اضافهای است) به هیچ عبارت فعلی یا فعل مرکب متداول و مرتبطی با معنای فعل اصلی نمیرسیم: * به ریش خندیدن یا * پای روی دم گذاشتن، یا * با سیلی صورت سرخ کردن و نظایر آنها.
ــ دعا کردن با مفعول نشانه اضافهای: ــ ای گل خوشنسیم من بلبل خویش را مسوز کز سر صدق میکند شبهمهشب دعای تو (حافظ) ــ چه دعا کردی جانا که چنین خوب شدی تا چو تو چاکر تو نیز دعای تو کند (منوچهری دامغانی) بدون وابسته: ــ من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد (حافظ) امروزه فعل مرکب دعا کردن بیشتر با مفعول (مثل او شب سر نماز تو را دعا میکند) یا با جمله پیرو (مثل دعا کن که کارم درست شود) و یا گاهی با مفعول حرف اضافهای (مثل همیشه به تو دعا میکند) به کار میرود."