چکیده:
قرنهاست که وجدان جامعه اسلامی از زخم کربلا آزرده و خسته است. حادثه کربلا از حوادث بی نظیر تاریخ بشریت است. حیرت انگیز و باورنکردنی است. در یک سوی آن، بلندترین قله شرف و، در دیگر سو، ظلم و رذالت و درنده خوبی و، از دیدگاهی دیگر، تمام حق در مقابل تمام باطل جا دارد.
آزادگان و عاشقان حسین قرنهاست که عزادار و سوگوارند و با ذکر مصیبت در پی آن اند که این درد جان سوز را تسکین دهند. این کیفیات عاطفی در آثار نویسندگان و شاعران و هنرمندان به رنگ های گوناگون – شرح و روایت، مرثیه و نوحه، تصویر - بیان شده است. از آثار شعری که حادثه کربلا درون مایه آنهاست ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی، بزرگ ترین شاعر مرثیه گوی ایران (حدود 950 کاشان - 996)، پس از قرنها هنوز زیب مجالس و مراسم محرم است و جانشینی نیافته است. در این مقال بر آنیم که به تحلیل عناصر بلاغی این سوگ نامه بپردازیم و رموز موفقیت آن را نشان دهیم.
در ابیات خون چکان این اشعار، لطیف ترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قوی ترین تعبیرات در بیان هولناک ترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.
آنچه ترکیب بند محتشم را قدرت تاثیر داده، علاوه بر شیوه های هنری، سوز درون و شرر جان شاعر است. اخلاص و عشق شاعر به شهید کربلا در اشعارش پرتو افکنده است. پیام اشعار، با آنکه در فضای سبک هندی سروده شده، دیریاب نیست و آسان در دسترس عامه مردم قرار می گیرد. در حقیقت، شاعر، با ذایقه و ذوق سلیم مردمی آشنا بوده و به مقتضای آن از بعضی شیوه های سبک خراسانی مدد جسته و از استعاره های دور از ذهن و دست و پا گیر به دور مانده و، در سروده خود، تصاویر پویا و زنده و کنایه های ملموس و آشنا به کار برده و از مصرف تعبیرات مغلق و دشوار پرهیز کرده است ...
خلاصه ماشینی:
"در ابیات خونچکان این اشعار، لطیفترین صور خیال در وصف عظمت حسین بن علی (علیهما السلام) و قویترین تعبیرات در بیان هولناکترین حوادث کربلا و در تقبیح سپاه کفر و باطل به کار رفته و اوج عزت و حضیض ذلت به روشنی تصویر شده است.
از جمله آنهاست: مجلس عزایی که محفل آن بارگاه قدس، صاحب عزا حضرت حق و عزاداران آن فرشتگانی هستند که از شدت حزن و اندوه سر بر زانوی غم گذاشتهاند (بیت6) عیسی در حالی که جامه در خم آسمان میزند (بیت38) شهیدان کربلا که با کفن خونچکان وارد صف محشر میشوند (بیت45) سراسیمگی خورشید و بیرون آمدن آن از پشت کوه با سر برهنه (بیت50) گریه ملایک هفتآسمان (بیت59) جیحون شدن روی زمین از خون (بیت70) ایستادن آهوان دشت و افتادن پرندگان از آشیانه در اثر هول حادثه کربلا (بیت78) کباب شدن مرغ در هوا و ماهی در دریا (بیت83) گریه خونین آسمان و خون شدن دریا (بیت 86) فرو کردن خنجر به حلق کسی که پیامبر لب او را میبوسید (بیت96).
کنایه در ترکیببند محتشم کنایه (مجاز بدون قرینه صارفه) فراوان در خدمت ترسیم صحنههای خونبار کربلا به کار رفته که عدهای از آنها همراه است با استعاره؛ نمونههای آن: سر بر زانوی غم بردن (بیت7)، جامه در خم نیل زدن (بیت38)، قلم بر جریده رحمت زدن (بیت42)، دست عتاب از آستین درآمدن (بیت44)، صف به هم زدن (بیت47)، ایستادن آهو و افتادن پرنده از آشیان (بیت60)، آتش از کسی در جهان افتادن (بیت64)، دود از زمین به آسمان رساندن (بیت67)، خرگاه از جهان بیرون زدن (بیت71)، کباب کردن وحش زمین و مرغ هوا (بیت73)، آستین افشاندن (بیت76)، کباب شدن مرغ هوا و ماهی دریا (بیت83)."