چکیده:
بها ولد، زندگی و عرفان او، تالیف فریتس مایر (10 ژوئیه 1912-10 ژوئیه 1998)، محقق برجسته آلمانی، اثری است در شرح زندگی و اندیشه ها و آرا پدر مولانا جلال الدین محمد مولوی. تالیف چنین اثری در آیینه تصور نگارنده آن نبود. مایر نخست می خواست کتابی با عنوان و محتوایی دیگر بنویسد و تنها در یک فصل آن کتاب به زندگی و عرفان بها ولد بپردازد. اما، ضمن بررسی منابع به ویژه معارف بها ولد - که در سالهای 1333 و 1338 با تصحیحات و حواشی زنده یاد استاد بدیع الزمان فروزانفر در دو جلد به چاپ رسیده و در 1352 تجدید چاپ شده - به این نتیجه رسید که جهان عرفان بها ولد با عالم دیگر عارفان تفاوت بسیار دارد و می شاید که با تفصیل بیشتری بررسی شود. پس دریافت های خود را از سخنان او و نیز از مطالبی که سپهسالار و افلاکی در باره او آورده اند نخست در یک مقاله بلند مدون ساخت، سپس به صورت کتابی در بیست و هفت فصل درآورد. مولف در توجیه این تفصیل می آورد که نمی توانسته است به نقل استنباطهای خود از سخنان بها ولد اکتفا کند و برای مستند ساختن آنها، به معارف ارجاع دهد و امیدوار باشد که خوانندگان کنجکاو آلمانی زبان خود به این کتاب مراجعه کنند. از این رو، لازم شمرده است پاره های بلندی از آن را به آلمانی برگرداند و در کار تحقیقی خود درج کند...
خلاصه ماشینی:
"سی و چند سال پیش از انتشار این کتاب، هلموت ریتر نیز، در مقالهای که مایر در همین فصل اول از آن یاد میکند، گفته بود که عرفان مولانا جلالالدین از نوع دیگری است و اندیشههای نو و عناصر رازناک در آن فراوانتر است.
پس چگونه از خود توقع داشته است صدها جمله بهاء ولد را بهگونهای ترجمه کند که همه مفاهیم آشکار و پنهان آنها حفظ شود؟ مؤلف، در پایان فصل اول، میگوید: مدعی نیست که توانسته باشد بهاء ولد را یکبار و به شکل نهایی در همه ابعاد وی بشناساند بلکه هدف درویشانهتری را پیش رو نهاده است و آن اینکه بهاء ولد را، که تاکنون در سایه مولانا جلالالدین قرار داشته، از این سایه بیرون آورد و او را در جایگاه عارفی مستقل بنشاند به طوری که به صورت شخصیت اصلی جلوهگر آید و مولانا فرع او شمرده شود."