چکیده:
در مجموعه گران قدر سفینه تبریز، به نسبت حجم زیاد آن نوشته ها و اطلاعات تاریخی اندک است. ابوالمجد محمدبن مسعود تبریزی، گردآورنده و مولف این سفینه، در زمره مورخان و علاقه مندان به دانش تاریخ نیست. اما او، با توجه به شخصیت جامع و اشرافی که بر دانش های رایج آن روزگار داشته، همواره به برخی اطلاعات تاریخی نیاز داشته و پیوسته به آنها مراجعه می کرده است. از این رو، در جای جای سفینه، به درج برخی رسالات و اسناد تاریخی مبادرت کرده و برخی تالیفات و نوشته های مختصر تاریخی نگاشته خود را نیز در آن گنجانده است.
روش ابوالمجد تبریزی در ابتدای تدوین سفینه ظاهرا این بوده که مندرجات کتاب را بر اساس موضوع مرتب سازد و هر نوشته و رساله ای را ذیل دانش مربوط به آن قرار دهد. اما وی نتوانست این ترتیب را تا پایان رعایت کند. لذا، ترتیب موضوعی مندرجات سفینه مشوش و، از جمله، موضوعات تاریخی در سراسر کتاب پراکنده شده است.
گردآورنده سفینه آن را به منظور مراجعه دایمی خود تالیف کرده؛ بنابراین، محتویات سفینه بیشتر شامل موضوعاتی می شود که او به آنها علاقه و مراجعه داشته و در نگارش آثار خود از آنها سود جسته است. دلیل وجود برخی جداول و اوراق متضمن اطلاعات فشرده در صفحات اندک همین است. ابوالمجد، در این جداول، تاریخ و اسامی پیامبران و خلفا و پادشاهان و وقایع مهم تاریخی را به صورتی منظم و آسان یاب گرد آورده و از ورود در جزئیات یا حوادث تاریخی پرهیز کرده است. شاید تنها استثنا بر این قاعده کلی درج متن کامل نظام التواریخ قاضی بیضاوی باشد که خود اثری موجز و فشرده در تاریخ جهان به روایت مورخان اسلامی است و چه بسا همین ایجاز و فشردگی مولف سفینه را به آن علاقه مند ساخته باشد...
خلاصه ماشینی:
"برخی از آنها نگاشته مورخان پیشین و بقیه از آثار خود ابوالمجد یا استادش امینالدین بله است و اتفاقا آنچه به حاجی بله تعلق دارد و به طور عمده از امالی و گفتارهای او برگرفته شده در زمره تازهترین یافتههای تاریخی سفینه تبریز به شمار میرود.
در اینجا، نخست رسالات و مندرجات تاریخی سفینه را بهاختصار معرفی میکنیم سپس به تحلیل آخرین نوشته تاریخی این کتاب یعنی نامه غیاثالدین محمد وزیر میپردازیم که از اسناد مهم نویافته تاریخ ایران به شمار میرود و در دو صفحه آخر سفینه درج شده است.
تفصیل این واقعه، با همه اهمیت آن، در هیچ یک از منابع شناختهشده کهن یا تحقیقات معاصران دیده نشد، اما در یک جنگ خطی دیگر که هماکنون ذیل شماره 736 در کتابخانه مجلس نگهداری میشود مطلب مندرج در سفینه با شرح و بسط بیشتر آمده و، چون تا کنون درجایی این روایت منعکس نشده، عین آن نقل میشود: حکی أن الشیخ الرئیس أباعلی بن سینا البخاری رحمه الله تعالی لما حضرته الوفاة کان عنده صهره ابوعلی المرمری الصوفی فلما قرب الموت قال له صهره: یا أبا علی، اذکر ربک.
بههرحال، اطلاعات مندرج در سفینه و آنچه در جنگ خطی مجلس درج شده همه تازه و بکر است، خاصه آنکه ملاصدرا نیز در نوشتههای خود به این حکایت از ابنسینا اشاره کرده است.
نامه غیاثالدین وزیر به برادرش و تحلیل این سند نویافته این نامه را خواجه غیاثالدین محمد، فرزند رشیدالدین فضلالله و از وزرای معروف اواخر عصر ایلخانان که زمانی وزارت سلطان ابوسعید را برعهده داشت، پس از واقعه مرگ مرموز سلطان ابوسعید در 13 ربیعالثانی 736 به برادرش خواجه مجدالدین محمد نگاشته و، در آن، واقعه بر تختنشستن آرپاخان را با تفصیل و دقتی که تاکنون در منابع دیگر تاریخی نیامده شرح داده است."