چکیده:
حضانت نوعی ولایت و سلطنت است بر حفظ و نگهداری و تربیت کودک و مجنون.زمانی که پدر و مادر کودک از هم جدا میشوند مسأله حضانت و اولویت هر یک از آنها
برای نگهداری و سرپرستی فرزند مطرح میشود.آراء فقها در به سزاتر بودن هر یک از پدر و مادر در سنین کودکی مختلف است، مشهور
فقها برآنند که مادر برای حضانت از فرزند تا دو سال و چنانچه دختر باشد تا هفت سال
شایستهتر است.ظاهرا حضانت نسبت به مادر، حق و نسبت به پدر، حق و تکلیف است، زیرا مادر در قبول
یا رد حضانت و شیردهی مخیر است، اما پدر موظف است عهده دار امور فرزند شود.برای
عهدهدار امر حضانت برخی فقها چهار و برخی شش شرط را در نظر گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"» صاحب جواهر گفته است:حضانت نسب به مادر همانند شیردهی است که بر او واجب نیست و میتواند آن را اسقاط کرده یا برای آن اجرت مطالبه کند، و اگر پدر و مادر هر دو از نگهداری و سرپرستی فرزند خودداری کردند حاکم، پدر را بر این کار اجبار میشود (21) .
مستند این حکم روایاتی است که از طریق شیعه و سنی نقل شده و مضمون همه آنها دلالت دارد که مادر مادامی که ازدواج نکره برای سرپرستی از کودک شایستهتر است، مگر اینکه پدر فوت کرده باشد، در این صورت ازدواج مادر مسقط حق حضانت او نیست (44) .
» ادله روایی حضانت در مسأله حضانت روایات از لحاظ دلالت بر شایستگی و سزاوارتر بودن هر یک از پدر و مادر نسبت به سرپرستی و نگهداری از کودک مختلف است، این روایات را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد: 1-روایاتی که دلالت دارد مادر به طور مطلق برای سرپرستی کودک سزاوارتر است، در این مورد روایتی است که از طریق شیعه و سنی در مورد قضاوت پیامبر(ص)درباره دختر حمزه سید الشهداء نقل شده است که حضرت فرمودند:دختر حمزه را به خالهاش بدهید و اضافه کردند«الخالة والدة»خاله به منزله مادر است (99) .
نقد و بررسی رأی مشهور فقها از بررسی مجموع روایات و آراء فقها در مسأله حضانت به دست میآید که در نگهداری کودک از بدو تولد تا دو سالگی که دوران شیر خوارگی کودک است، همه فقها اعم از شیعه و سنی به اولویت مادر اتفاق نظر دارند، بنابراین اگر بخواهیم اصلی را برای حضانت فرزند تأسیس کنیم، برابر قاعده باید اصل را در نگهداری از فرزند با مادر بدانیم؛و این منافاتی با ولایت قهری پدر بر فرزند ندارد، زیرا ولایت پدر بیشتر ناظر به امور مالی و ازدواج و نفقه و امثال آن است که ادله دلالت بر آن دارد."