خلاصه ماشینی:
"بنابراین شخص حقوقی دارای شخصیت مدنی مستقل و مجزا و منفک از تشکیلدهندگان خود و حقوق و تکالیفی است نظیر آنچه که قانون برای اشخاص حقیقی شناخته مگر آنچه که ملازمه با طبیعت انسان دارد مانند حقوق وظایف ابوت و زوجیت و مانند اینها اینموضوع را ماده 588 قانون تجارت چنین بیان کرده است: «شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی بشود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظائفی که بالطبیعه فقط انسان میتواند دارای آن باشد مانند حقوق و وظائف ابوت و بنوت و امثال ذلک» (اشخاص حقوقی)بوجود میایند و زندگانی میکند و میمیرند دارای اهلیت تمتع و استیفاء و اراده و فعالیت میباشند بنابماده 589 قانون تجارت تصمیمات شخص حقوقی بوسیله مقاماتی که بموجب قانون یا اساسنامه صلاحیت اتخاذ تصمیم دارند گرفته میشود.
وقتی که فی المثل شرکتی مقررات و قوانین را که تماس مستقیم با اقتصاد عمومی و در نتیجه نظم اجتماعی دارد نادیده میانگارد بهتر نیست که مسئولیت شخصیت حقوقی نیز علاوه بر مسئولیت مدیر یا مدیران بر آنها منضم گردد؟ آیا دارائی شرکت از لحاظ وثیقه موثقتر نیست؟ در هر صورت پذیرفتن مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی مورد توجه است و ما قسمتی از نظرات له و علیه را در اینجا بنحو اجمال ذکر میکنیم: مخالفین میگویند: اشخاص حقوقی موجودات اعتباری و وضعی هستند در نتیجه قهرا فاقد شعور و اراده میباشند پس با فقدان عنصر اصلی،جرمی تحقیق نیافته تا مسئولیتی مورد گفتگو قرار گیرد در اینباره امروز عقیده دیگری رو برواج و اشاعه است و آن اینست که جمعیتها از لحاظ منافع مستقل و ارادهیی که واجد آن میباشند شخصیتی مستقل و مجزا از افراد خود هستند."