خلاصه ماشینی:
"مدنی و اجتماعی مقابل توحش میباشد وحوش و وحشیها حیواناتی هستند که به تنهائی زندگی میکنند و به تنهائی توانائی تحصیل وسیله زندگی دارند لذا بدون اینکه علاقه باحسان و کمک بدیگری داشته و یا اینکه انتظار کمکی داشته باشند زندگی میکنند و هر موجود ضعیفتر از خودش را که به بیند مورد حمله قرار میدهد و نابودش میسازد ولی موجود مدنی از حیث ساختمان وجودی جوری است که به تنهائی قادر بادامه زندگی نیست و حتما باید با دیگران و با استفاده از نیروی عقلانی و مادی آنها بحیات خود ادامه دهد و این موجود مدنی و اجتماعی بعکس موجودات وحشی هر وقت بافرادی نظیر خود تصادف میکنند نسبت بآنها اظهار علاقه نموده و اگر احتیاج بکمک داشته باشند بآنها کمک میکنند و اگر خود گرفتاری و احتیاج داشته باشد از آنها استظهار و استمداد میکنند و این اقتضای فطرت و طبیعت موجود اجتماعی است که فطرتا میل دارد بدیگران خوبی کند و از آنها نیکی بیند و چون معنی اجتماعی بودن بشرح بالا معلوم شد و روشن گردید که اجتماعی بودن نوع انسان باین معنی است که این نوع از حیوان از حیث طبیعت و فطرت اولیه در زندگی و بقاء خود محتاج به وجود هم نوع خود میباشد و افراد آن باید بمعاونت و کمک یکدیگر بحیات خود ادامه دهد و هیچ فردی به تنهائی قادر به زیست و نشو و نما و ادامه حیات نمیباشد و نیز شک نیست که نتیجه عقلی و منطقی فرض اجتماعی بودن انسانها اینست که آنها نه فقط اختلاف و تضاد منافع نمیتوانند داشته باشند بلکه منافع و مصالحشان کاملا مشترک است و هستی و حیات هریک وابسته بوجود دیگران بوده و هر چیزیکه بمصلحت و سود یک فرد و یا افراد مخصوص تصور میشود مورد انتفاع سایرین هم میباشد و از هر چیزیکه آنها متضرر میگردند همان موجب اضرار سایرین هم هست."