چکیده:
امروزه قضیه فلسطین اصلیترین، حادترین و پراهمیتترین موضوع حوزه مطالعاتی
سیاست جهانی و روابط بین ملتها است.به جرأت میتوان ادعا کرد که کشمکش فلسطین در
حال تبدیل شدن به یک موضوع بحرانی و تعیینکننده در تعاملات بین دو مجموعه تمدنی
اسلام و غرب میباشد.بیش از نیم قرن است که مجموعه تمدنی غرب، با همه امکانات و
تواناییهای خود جهت برقراری صلح در خاورمیانه و تأمین امنیت و کسب مشروعیت سیاسی
برای رژیم اسرائیل در این منطقه حیاتی و استراتژیک تمام ظرفیتهای خود را به کار
گرفته است، اما امروز، در پرتو انتفاضه مردم مسلمان فلسطین، این هدف، بیش از گذشته،
دور از دسترس است.سؤال اصلی ما در این تحقیق این است که، به راستی، در قضیه فلسطین
کدام یک از طرفین دعوا بر حق و کدام یک بر باطل است؟به عبارت دیگر، صاحبان اصلی
منطقهای که دولت اسرائیل در آنجا جعل شده است، چه کسانی هستند؟بررسیهای مستند
تاریخی از سابقه حضور و سکونت اقوام مختلف در فلسطین، از ابتدای تاریخ تا امروز،
ثابت میکند که اجداد و اعقاب مردم مسلمانی که امروز حرکت انتفاضه را ادامه
میدهند، قدیمیترین و اولین ساکنان این سرزمین بودهاند که در طول تاریخ، با وجود
آمد و شدهای مکرر قدرتها و فاتحان خارجی، به حضور و زندگی عادی خود در جایجای این
سرزمین ادامه دادهاند.بنابراین، مسلمانان فلسطین صاحبان اصلی این سرزمین هستند.
خلاصه ماشینی:
"نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون، که بر اساس آن صحنه سیاست جهانی در دهههای آینده عرصه برخورد تمدنهای بزرگ جهان و به طور خاص تمدنهای اسلام و غرب خواهد بود و به دنبال آن، اشغال نظامی افغانستان در پی انفجار به شدت مشکوک و سؤال برانگیز برجهای تجاری در نیویورک (1) و به بهانه مبارزه با تروریسم گروههای خود ساخته القاعده و طالبان، در حالی که هنوز از سرنوشت واقعی اینان اطلاع درستی در دست نیست و سپس اشغال بخش دیگری از سرزمینهای اسلامی یعنی عراق، توسط آمریکاییها و انگلیسیها به بهانه دروغین از بین بردن سلاحهای کشتار جمعی و شیمیایی رژیم حاکم بر عراق، سلاحهایی که به اعتراف منابع مختلف اطلاعاتی، از سوی مجموعه تمدنی غرب در دوران جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، در اختیار دولت عراق قرارداده شده بود که از سرنوشت این سلاحها هم هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست و مبارزهای که مردم این دو کشور اشغال شده علیه نیروهای بیگانه آغاز کردهاند و آینده نامعلوم این نبرد نابرابر، همگی گواه بر این ادعا است.
فرانسه و ایتالیا در همان ماههای اول سال 1918 حمایت خود را از اعلامیه بالفوراعلام کردند و هنوز دو ماه از تاریخ انتشار اعلامیه نگذشته بود، یعنی در 11 دسامبر 1917، ژنرال آلنبی، فرمانده ارتش انگلیس در فلسطین، با همکاری نیروهای جنبش عربی به رهبری ملک فیصل اول-که به او، در عوض کم به بریتانیا در جنگ علیه امپراتوری عثمانی، قول یک حکومت مستقل در فلسطین داده شده بود-فلسطین و بیتالمقدس را اشغال کرده و با این ادعا که هدف انگلیس از جنگ در مشرق زمین آزاد کردن مردم تحت ستم ترکها میباشد، این جمله تاریخی را بر زبان راند که:«امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید»."