چکیده:
شرکتهای فراملی پس از جنگ جهانی دوم فعالیت خود را در سراسر جهان گسترش
دادهاند.قدرت اقتصادی آنها بسیار زیاد است تا جایی که گاهی قدرت یک شرکت فراملی از
مجموع قدرت چند کشور بیشتر است یکی از خواص این شرکتها، رقابت بین آنهاست.در جریان
این رقابت شرکتهای بزرگ و قدرتمند شرکتهای کوچکتر یا ضعیفتر را از صحنه اقتصاد
جهانی خارج میسازد، و در کشورهایی هم که فعالیت میکنند به سهولت میتوانند آن را
تحت تأثیر مقررات خود قرار دهند، کودتا بکنند و حکومتها را سرنگون سازند.وضع اقتصادی، سیاسی، نظامی این کشورها دستخوش مطامع شرکتهای فراملی است.از لحاظ
حقوقی، سازمان ملل متحد اقداماتی انجام داده و حتی اجرای قوانین رفتاری داوطلبانه
را هم مطرح کرده است. به هر حال یقین است در عرصه روابط بینالمللی جایگزینی سیاسی
اندیشیده شود و از طریق آن حاکمیتهای کوچک و ضعیف بتوانند در پرتو مقرراتی تازه،
که مصالح افراد بشر را در بر بگیرد حاکمیت خود را حفظ کنند به ویژه آن که در جهان
کنونی افکار عمومی نمیپسندند که بیرحمیهایی علیه مردم کشورها به وجود بیاید.
خلاصه ماشینی:
"بدین جهت مشاغل کلیدی در قراردادهای مشارکت و با سرمایهگذاری در کشورهای جهان سوم به وسیلهکارشناسان و مدیران سیاسی کمپانی اجرا و اداره میشود و از ابتدای پروژه و شروع بهرهبرداری عالما و عامدا فرصتهای آموزشی از دست میرود از جمله دولت میزبان و نمایندگان کمپانیها به این نتیجه میرسند که برای ارزانتر و سریعتر تمام شدن طرح به نفع طرفین است که کار تکمیلی طرح به علت صرف وقت متخصصان برای آموزش نیروی انسانی به دست میزبان به تعویق نیفتد، آموزش در فرصت مناسب بعدا انجام میشود؟ناچار پس از راهاندازی کارخانه نیز تمام مشاغل به وسیله همان کارشناسان اداره میشود به خصوص اگر کشور میزبان بر اثر بی توجهی به انتقال تکنولوژی سیاست دراز مدتی را با پشتکار جهت آموزش کادر خود دنبال نماید و نیروی متخصص خود را بدون انگیزه و بیحمایت رها سازد.
ولی پروژههای ناکام در سراسر کشورهای جهان سوم همان طرحها و تکنولوژیهای کلیدی هستند که راهاندازی آنها، از خروج قابلملاحظهای ارز در سال جلوگیری مینماید و با تکنولوژیهای پیشرفتهای مانند بعضی صنایع الکترونیکی که ارزش افزوده نسبت به موادخام و سایر عوامل هزینه درصد بیشتری از بهای تمام شده محصول را تشکیل میدهد و در نتیجه به تخصصهای عالی و تحقیقات و پژوهشهای دائمی و وسیعی نیاز دارد که این موضوع بهانه خوبی به جوامع صنعتی میدهد تا این گونه پروژهها را برای کشورهای در حال توسعه، بلندپروازانه و یا جاهطلبانه بخوانند و در زیر این پوشش هدف اصلی خود را که جلوگیری از تبدیل یک بازار صرف به یک رقیب در تولیدات است پنهان نگاه دارند."