چکیده:
هدف این مقاله تبیین تواناییهای فکری و فقهی شیعی در مواجهه با تحولات و
تغییرات اجتماعی میباشد که نویسنده با اشاره به دو نگرش مختلف اصولی و اخباری به
تشریح ویژگیها و مبانی فقهی فقهای اصولی شیعی میپردازد و معتقد است که این فقها
با تأکید بر عناصری همچون: نقش حکومت و احکام حکومتی، نقش زمان و مکان، حوزه فراغ
و...از پتانسیل بالایی در خصوص مواجهه با تحولات جدید برخوردارند.این توانایی فکری
به خوبی میتواند اصلاحات در کشور را مورد حمایت قرار داده و روند عقلانی شدن جامعه
را تسریع بخشد.
خلاصه ماشینی:
"(67)با این مبنا که احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی است و نیز با اعتقاد به توان عقل در ادراک حسن و قبح افعال، نتیجه آن است که عقل قدرت درک ملاکات احکام را(در بسیاری از امور اجتماعی)دارد هر چند در مقام اثبات، آنچه را که به نظر انسان مصلحت میآید مادام که مفید علم نباشد، پشتوانه حکم الهی قلمداد نمیشود.
برخی اصولیون که به حجت مطلق ظن اعتقاد دارند، معتقدند که علم یکی از طرق موصله به احکام است ولی به جهاتی حصول قطع و یقین که طبعا مطلوب هر مجتهدی است، در همه احکام ممکن نیست(بلکه معتقدند که جز در موار معدودی امکان حصول علم نیست)سپس با ترتیب مقدماتی که به«مقدمات دلیل انسداد»معروف است، بر اینعقیدهاند که اگر علم به احکام شرعی ممکن نباشد عقل بر سبیل قطع بر جواز اکتفا بر عمل به ظن در حال انسداد حکم میکند و الا یا باید بگوییم تکالیف از بین رفته است و این مقطوع الفساد است و یا اینکه باب علم مسدود است که در این حالت دسترسی به احکام از طریق علم تکلیف ما لا یطاق و باطل است و یا باید احتیاط کنیم و این اختلاف نظام و یا عسر و حرج است که آن هم باطل میباشد.
از آنجا که گرایشهای اخباریگری و ضد عقلگرایانه در بین شیعیان وجود داشته است که همواره با گرایش اصولیون شیعه که از نوعی مشروعیت عقل مستقل به عنوان منبع استنباط حکم شرعی حمایت میکردند، در ستیز بوده است، این اخباریگری همواره بر جریانات فکری شیعیان تأثیر گذارده، به طوری که فقهای شیعه را بر اساس میزان اعتقاد آنها به مشروعیت عقل مستقل میتوان در طیفی که سطوح مختلفی را در بر میگیرد، طبقهبندی کرد."