چکیده:
در طول دو دهه اخیر بیش از 250 بانک تجاری بهطور کلی یا جزئی از طریق دولتهای 59 کشور یا سهامشان به صورت عمومی عرضه شده و یا داراییهایشان فروخته شده و به بخش خصوصی واگذار شدهاند.هدف این مقاله بررسی ادبیات نظری و تجربی مربوط به خصوصیسازی بانکهای تجاری و فراگیری تجارب آموزنده مطالعات مزبور است.بر همین اساس ابتدا به بررسی اندازه مالکیت دولتی بانکها در دنیا و دلایل طرفداران این شیوه مالکیت پرداخته و سپس به این پرسش پاسخ داده میشود که چرا اغلب دولتها به خصوصیسازی باکهای تجاری در حد وسیعی پرداختهاند.شواهد تجربی گوای میدهند که مالکیت دولتی بانکها نسبت به مااکیت خصوصی بانکها از کارایی بسیار پایینتری برخوردار بوده و مالکیت بزرگ دولت بر سیستم بانکی در هر کشوری تاوان سنگینی برای آن کشور در بر داشته است. بررسی تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد برنامه خصوصی بانکها در مقیاس بزرگ با مالکیت خارجی بانکهای دولتی در کشورهای مختلف همراه بوده و این تجربه معمولا از نظر اقتصادی مثبت بوده ولی از نظر سیاسی دارای مشکلاتی بوده است.بررسی ساختار بانکهای مشمول خصوصیسازی کشور نشان میدهد که برای خصوصیسازی رعایت شرایط مربوط به سه مرحله قبل زا واگذاری،دوران واگذاری و پس از واگذاری جهت دستیابی به اهداف مورد نظر الزامی است.
خلاصه ماشینی:
"حال این سوال مطرح میشود که چرا دولتهایی که بیشترین تمایل را به بانکداری دولتی داشتهاند،همگام با سایر کشورها بانکهای خود را خصوصی کردهاند؟4-چرا دولتها به خصوصیسازی کردن بانکهای دولتی روی آوردند؟ طی دو دهه گذشته بخش عمدهای از سیستم بانکی در جهان از تملک خارج و به بخش خصوصی واگذار گردیده و بسیاری زا آنها نیز در حال حاضر و یا در آینده نزدیک این امر را تجربه خواهند نمود(بویژه در قدرتهای اقتصادی نوظهوری مانند کشورهای هند و چین).
8-پیشنیازهای خصوصیسازی بانکها براساس مطالعات مورد بررسی روند خصوصیسازی در کشورهای مختلف نشان میدهد خصوصیسازی و انتقال مالکیت بانکها به بخش خصوصی دارای مراحل متفاوتی بوده و از ایجاد سیستم دوگانه(دولتی و خصوصی)در نظام بانکی،تاسیس بانکهای تجاری به صورت شرکت سهامی،اصلاح ساختار بازارهای سرمایه و مالی وقوانین مربوط آغاز گردیده است.
برای محقق ساختن اهداف مزبور و تنظیم فرآیند خصوصیسازی چه اولویتهایی باید مدنظر قرار گیرد؟آیا یک بانک دولتی را میتوان در کوتاهمدت و با ملاحظه همین مشکلات موجود به بخش خصوصی واگذار کرد تا مدیریت آینده اقدام به تجدید ساختار و متحول ساختن آن نماید؟نگاهی به تجربیات دیگر کشورها نشان میدهد که قبل از آغاز فرآیند خصوصیسازی باید بنگاه خود را به یک وضعیت قابلقبول و شفاف برساند،در غیر این صورت واگذاری آن با قیمت بسیار پایین صورت گرفته و سرمایهگذاران نیز برای خرید سهام شما پیشقدم نخواهند شد."