چکیده:
از سوی دیگر، مجموعه رفتار های افراد در سازمان، رفتار سازمانی و آن نیز رفتار اجتماعی، از جمله انضباط اجتماعی را شکل می دهد. به عبارت دیگر، انضباط اجتماعی، حاصل نظم و انضباط فردی افراد در نظام اجتماعی است. ساده ترین و قابل فهمترین تفسیر از انضباط اجتماعی این است که هر کس، در هر جا و در هر کار، وظیفه خود را به درستی و با رعایت نظم، قاعده و قانون انجام دهد. برای ایجاد و حاکمیت انضباط اجتماعی در سازمان در کنار کار فرهنگی، باید از طریق بررسی علمی و شناسایی ارتباط عوامل مختلف با این پدیده اجتماعی، به استقرار و نهادینه ساختن آن کمک کرد. به این منظور این مقاله که حاصل یک پژوهش علمی در باب بررسی ارتباط انضباط اجتماعی با برخی از عوامل سازمانی است، در نظر دارد خلاصه ای از یافته ها و نتایج حاصل از تحقیق علمی در این زمینه را ارایه کند.
خلاصه ماشینی:
"-مروری بر پیشینه تحقیق در این بخش از مقاله به پارهای از تحقیقات داخلی و خارجی انجام گرفته در رابطه باانضباط اجتماعی پرداخته میشود: 1-"عوامل مؤثر بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی در کارکنان" نتایج بهدست آمده از این تحقیق،حاکی است که از بین عوامل مطرحشده در سؤالات،به ترتیب"رعایت اصل شایستگی در انتصاب مسئولین و مدیران"،"ثبات مدیریت درسازمانها"،و'"وجود یک استراتژی و برنامهریزی بلندمدت"در اولویت پاسخگویان قرارداشته است.
برای مطالعه بیشتر در رابطه با این تحقیقات به منبع زیر مراجعه شود:مجموعه مقالات دومین اجلاس بررسی راههای عملی حاکمیت بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،1377 4-"انضباط اجتماعی در جامعه" در این تحقیق،انضباط اجتماعی در جامعه به مفهوم حکومت قانون و قانونگراییتعریف و انضباط در روابط بین افراد جامعه و دولت به عنوان سمبل نظام حاکمیت قانون وبیانضباطی،قانونشکنی تلقی شده است.
4-پیشنهادهاالف)پیشنهادهای مبتنی بر یافتههای تحقیق با عنایت به یافتههای این پژوهش و در راستای تقویت و استقرار انضباط اجتماعی درجامعه آماری موردنظر تحقیق و سازمانهای مشابه،موارد زیر جهت استفاده مدیرانپیشنهاد میگردد: 1-کاهش کنترلهای شدید بر عملکرد کارکنان، 2-بهبود شرایط کاری و تقویت رضایت شغلی کارکنان، 3-داشتن رویهها و استانداردهای انجام امور در کارهای یکنواخت در حد معقول و منطقی، 4-تلاش در جهت کاهش ابهام نقش کارکنان و شفافسازی وظایف، 5-ایجاد سیستم ارزشیابی صحیح و عادلانه عملکرد و عدم اعمال تبعیضهای ناروا، 6-مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیریهای مربوط به حوزه فعالیت آنان، &%05624EOMG056G% 7-ایجاد ارتقای شغلی برای کارکنان براساس شایستگی و ضوابط یکسان، 8-تقویت روحیه خودکنترلی و خودانضباطی در کارکنان."