خلاصه ماشینی:
"آن وقت میگوید: زندگی چقدر در آن زمان ارزان و آسان بوده است5 از آنجا که چنین نقل خالی از گزافهگویی نبوده،این خلکان آن را به (1)-التبیین/141و تاریخ بغداد ج 11،ص 347 (2)- هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصرا" (یونس/67) (3)-مقدمه"الابانه"ص 16،به قلم ابو الحسن ندوی (4)-التبیین،ص 142 (5)-مذاهب الاسلامیین صورتی دیگر نقل کرده و میگوید:هزینهء زندگی او در هر روز،نه هر سال 17 درهم بوده است6 ولی حق آن است که ابن کثیر در تاریخ خود آورده او میگوید درآمد مزرعهء شیخ در هر سال(هفده هزار)000،17 درهم بود،ولی ناقلان کلمه (هزار)را انداخته و شیخ را به صورت یک انسان بسیار تهیدست از دنیا معرفی کردهاند7 بازگشت از مکتب اعتزال کسانی که زندگینامه شیخ را نوشتهاند،یادآور میشوند که شیخ در حدود چهل سالگی در مسجد جامع بصره،بر فراز منبر رفت و با صدای رسا گفت هرکس مرا شناخته است،که شناخته است و هرکس مرا نشناخته است،هماکنون خود را به او معرفی میکنم من فلان بن فلان هستم و قائل بودم که قرآن مخلوق است و خدا با دیدگان دیده نمیشود،و کارهای بد را من انجام میدهم،من از همه این عقاید باز میگردم،و بر معتزله میتازم.
2-مکتبی میانهرو بین معتزله و اهل حدیث او هرچند در کتاب"الابانه"مکتب اهل حدیث را بهطور دربست پذیرفت و از احمد بن حنبل به عنوان پیشوای عقاید نام برد،و حتی در کتاب"مقالات الاسلامیین"در بخش مربوط به عقاید اهل حدیث،یادآور میشود که"من همه را پذیرفتهام"14ولی در عین حال،به خاطر آگاهی کامل از مکتب اعتزال و مفاسد عقیده اهل حدیث توانست مکتب معتدلی را پایهریزی کند،هرچند تصرف او در مکتب آنان،یک نوع تصرف سطحی و ظاهری بود مثلا: 1-اهل حدیث صفات خبریه15را به همان معانی لغوی بر خدا حمل کرده و واقعا میگویند،خدا دارای دست و پا و صورت و استقرار بر عرش است."