خلاصه ماشینی:
"به چند آیه که در آنها از این ترکیب استفاده شده است، توجه فرمایید: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا» (فرقان، 25/28) «واذا رأوک ان یتخذونک الا هزوا» (فرقان/41) «أرأیت من اتخذ الهه هواه» (فرقان/43) «وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا ولهوا» (انعام، 6/70) «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا ولعبا من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم والکفار اولیاء» (مائده، 5/57) «واتخذ الله ابراهیم خلیلا» (نساء، 4/125) در آیهی سیام سورهی فرقان، قرآن که مفعول فعل «اتخذوا» میباشد8 نه تنها متروک و وانهاده نیست، بلکه توسط فاعل تحصیل شده و بدست آمده و در اختیار قرار گرفته است ولی این بدست آوردن مفعول (قرآن) توسط فاعل (قوم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به گونهای است که مفعول در این میان مهجور و وانهاده است.
به عبارت دیگر بر عهدهی محققان و پژوهشگران و اهل قرآن است که برای درک جایگاه قرآن ورزیها و رویکردهای قرآنی جامعه اسلامی دست به تحقیق و تتبع زده و الگوها و اسوهها را از قرآن کریم و سیره معصومانعلیهم السلام استخراج کرده و رویکردهای موجود را با آن الگوها و اصول و مبانی تطبیق دهند و احیانا تصحیح کنند و اگر برخی از رویکردهای جامعه اسلامی با اهداف نزول قرآن یا اصول و مبانی مطرح در نزد معصومان همخوانی نداشت، از میانهی راه به سمت مکتب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و راه صحیح باز گردند، چنانکه علامه طباطبایی(ره) در زمان ما، در زمینهی تفسیر قرآن چنین کردند؛ وی پس از بررسی شیوهها و روشهای متفاوت تفسیری از عهد صحابه تا کنون، آنها را منطبق با الگوهای قرآنی و نبوی در امر بیان و تبیین قرآن نیافته و میگوید: با تأمل در همهی روشهای تفسیری که نقل شد در مییابی که همه در یک نقص با هم مشترکند و چه بد نقصی."