چکیده:
علوم و فنون بلاغی شامل معانی، بیان و بدیع در شکلگیری زبان عرفانی نقش مهمی دارد. با توجه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمیت انواع جمله در انتقال مفاهیم قابل بررسی است. این علم انواع جمله را به خبر و انشاء تقسیم و از نظر معانی ثانوی مطالعه میکند. عارفان برای برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی خود، ابزارهای گوناگون زبان را به خدمت میگیرند. انشا، یکی از عناصر مهم زبان عرفانی است و در آثار عرفانی انواع جملات انشایی با معانی حقیقی و ثانوی برای بیان مفاهیم به کار گرفته میشود. انشا در آثار فارسی عینالقضات همدانی (د.525) نقش مهم و مؤثری درآموزش عقاید و اندیشهها و ابراز مواجید و هیجانات عارفانه دارد. امر و نهی دو مقولة مهم انشاست که میتواند با معانی گوناگون به کار رود و پیام را به مخاطب انتقال دهد.در این مقاله با توجه به تعریف و ویژگیهای بلاغی امر و نهی، نقش و کارکرد آن در آثار عینالقضات بررسی و تبیین میشود.
Rhetoric such as prosody، semantics، etc have important role to form mysticism language. By attention to methods and rules of semantics، is explained effect and importance of sentences in speech. This science divides speech to predicate and request and studies their second meanings. Rhetorical sentence is one of the important elements of effect on mysticism language. Mystics for educating and explaning of their mysticism experiences use rhetorical sentences with their primary and second meanings. Rhetorical sentences in Persian works of Aynolghozat have important role in teaching and explaning of mysticism experiences. Imperative and negative imperative are important topics of rhetorical sentences and deliberates to transferring massage to effectually addressee. In this study it is tried to define and study imperative and negative imperative: their rhetorical specifications and their role on Aynolghoza's texts are investigated .
خلاصه ماشینی:
"2. کارکرد «امر و نهی» در آثار فارسی عینالقضات همدانی در متنهای تعلیمی که هدف اصلی و حقیقی آن تعلیم و ارشاد است، نمیتوان «ارشاد» را به طور مطلق معنای ثانوی جملهها دانست؛ زیرا تمام متن، برای تعلیم و تربیت و ارشاد و تنبیه، خلق شده است؛ بویژه در مفهوم جملههای امر و نهی متون تعلیمی، «ارشاد» و «تعلیم» با معنای حقیقی جمله در آمیخته است.
در مثالهای بالا به خاطر کاربرد وجه امر و نهی در فعل جمله، موضع گوینده نسبت به مخاطب برتر است و از مفهوم جمله، حالت طلب از مخاطب یا بازداشتن مخاطب از عمل فهمیده میشود؛ بنابراین امر و نهی در معنای حقیقی و با هدف ارشاد و تعلیم به کار رفته است؛ از این رو در متون فارسی عین القضات و بسیاری از متون تعلیمی دیگر، هدف کلی ارشاد و راهنمایی اثر نباید باعث شود که کاربرد جملات امر و نهی در معنای ثانویه فرض شود و بهتر است در این موارد کاربرد جملات امر و نهی در معنای حقیقی و اصلی در نظر گرفته شود.
2. تأکید با استفاده از جملات امر در آثار فارسی عینالقضات، جملههای امری کوتاهی با معانی حقیقی و ثانوی به کار رفته است، به نظر میرسد، این جملات بیشتر با قصد تأکید و جلب توجه مخاطب تکرار شده است.
بدان: بسامد جملههای امریی که با فعل «بدان» آغاز شده است، در نامهها، تمهیدات و رسالة جمالی بسیار بالاست، به نظر میرسد، تقدیم این جملة امری بر مطالب خبری، به نوعی خبر را مؤکد کرده و توجه مخاطب جلب میکند تا جایی که در بسیاری از موارد «بدان» به معنای «بشنو»، «گوش دار» و «محسوب کن» است."