چکیده:
اشتغال صنعتی در طی دو مقطع زمانی سالهای 1355 و 1375 در آن صنایع مزیت نسبی داشته و به عنوان صنایع پایهای معرفی شدهاند،برای شناسایی عوامل اختلافات نرخ رشد اشتغال صنعتی بین استانهای کشور توسط روش تغییر سهم،1مشخص شده است که چون تغییرات ساختاری در 11 استان مثبت و در 13 استان منفی بوده،ترکیب صنایع-نسبت به ترکیب صنایع مطلوب کشور-در 11 استان مطلوب و در 13 استان دیگر نامطلوب بوده است.همچنین چون تغییرات افتراقی در 15 استان مثبت و در 9 استان دیگر منفی بوده،آثار رقابتی در 15 استان باعث افزایش اختلافات نرخ رشد اشتغال صنعتی و در 9 استان دیگر باعث کاهش این اختلافات شده است.بنابراین علل اختلافات نرخ رشد اشتغال صنعتی بیشتر مربوط به آثار رقابتی یا ویژگیهای استانی بوده و اثرهای تجمعی ناشی از ساختار صنایع،تأثیر کمتری بر اختلافات نرخ رشد اشتغال صنعتی داشته است،یعنی رشد اشتغال بخش صنعت در اغلب استانها مربوط به آثار رقابتی2است،نه آثار تجمعی3.امروزه رشد و توسعه اقتصادی بدون توجه به بخش صنعت چندان امکانپذیر نیست. همچنین اشتغال و بهطور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی جایگاه ویژهای دارد.در اقتصاد ایران،اشتغال از دغدغههای اصلی سیاستگذاران اقتصادی است.تجزیه و تحلیل روند اشتغال صنعتی و ساختار آن در سطح استانهای ایران مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه صنایع و ترکیب آن در استانها است تا بتوان برنامهریزی و اشتغالزایی متوازن و متعادلی را در هریک از استانها محقق ساخت. در طبقهبندی استانهای ایران از بعد نرخ رشد اشتغال صنعتی طی دوره زمانی سالهای 1373-1353 و تغییرات به وجود آمده بین دو دوره زمانی،یعنی دوره اول،سالهای 1363-1353 و دوره دوم،سالهای 1373-1364 نتایج به این صورت بوده است که از میان 24 استان کشور،نرخ رشد اشتغال صنعتی در 20 استان بیش از کل کشور و در 4 استان کمتر از کل کشور بوده است.همچنین نرخ رشد اشتغال صنعتی در 10 استان از دوره اول به دوره دوم افزایش یافته است.به عبارت دیگر،اشتغال صنعتی در 10 استان در حال شکوفایی بوده است. اما در 14 استان دیگر نرخ رشد اشتغال صنعتی از دوره اول به دوره دوم کاهش یافته است. بنابراین از نظر نرخ رشد اشتغال صنعتی 14 استان به سمت همگرایی و 10 استان دیگر به سمت واگرایی حرکت کردهاند. به منظور تجزیه و تحلیل ساختار صنایع،علاوه بر شناسایی صنایعی که استانها از نظر
خلاصه ماشینی:
"اشتغال صنعتی در طی دو مقطع زمانی سالهای 5531 و 5731 در آن صنایع مزیت نسبی داشته و به عنوان صنایع پایهای معرفی شدهاند،برای شناسایی عوامل اختلافات نرخ رشد اشتغال صنعتی بین استانهای کشور توسط روش تغییر سهم،1مشخص شده است که چون تغییرات ساختاری در 11 استان مثبت و در 31 استان منفی بوده،ترکیب صنایع-نسبت به ترکیب صنایع مطلوب کشور-در 11 استان مطلوب و در 31 استان دیگر نامطلوب بوده است.
به عبارت دیگر،سؤال مطرح در اینجا این است که فرایند رشد اشتغال صنعتی در استانهای مختلف در دوره زمانی موردنظر چگونه بوده است و ساختار صنایع استانها در این خصوص چگونه شکل گرفته است؟ اخیرا در متون اقتصادی بهطور زیاد با تحلیل و بررسی موضوع رشد نامتوازن منطقهای تحت عناوینی چون مشکل توسعه شمال-جنوب،رشد حومهای شهرها،مهاجرت و مسأله کلی نابرابری منطقهای-چه از لحاظ تجربی و چه از لحاظ نظری-مواجه میشویم.
Akiyama,and J-Fujivara"Models of Regional Growth:An Empirical Evaluation", Regional Science and Urban Economics,1989 (3).
ب-تغییرات ساختاری:2براساس تحلیل روش تغییر-سهم،تغییرات ساختاری یا به عبارت دیگر،تغییرات ناشی از ترکیب صنایع و نوع ساختار و تجمع صنایع هر استان از نظر مناسب بودن یا نامناسب بودن در زمینه شاخص مورد مطالعه(اشتغال صنعتی)در مقایسه با -------------- (1).
نتایج روش تغییر-سهم در 42 استان کشور در دوره زمانی سالهای 5731-5531 نشان میدهد که به ترتیب استانهای خوزستان،تهران،هرمزگان،کهکیلویه و بویر احمد،گیلان، بوشهر،ایلام،سیستان و بلوچستان،مرکزی،فارس و کرمانشاه دارای ترکیب صنایع مطلوب در جهت رشد اشتغال صنعتی بودهاند.
بهطور خلاصه،بررسیهای انجامشده با استفاده از روش تغییر-سهم در دوره زمانی مورد مطالعه نشان میدهند که تعداد 11 استان از استانهای کشور دارای ترکیب صنایع مطلوب بوده و در مقابل 31 استان،ترکیب صنایع نامطلوب داشتهاند."