خلاصه ماشینی:
"از هر لحاظ وضع از سابق بدتر شده،سابق«ساعد الملک»،«ظهیر دیوان»مال- چارپا،های حامل غله و میوه را میگرفتند اما حال،اساسا غله مردم در دهات مانده،با اینکه مردم برای حمل غلات در تلاشند که چارپایی کرایه کرده و غله را به بازار رسانند معهذا آدمهای انجمن(کمیسیون غله)مانع هستند،چرا؟باید اجازه از انبار دولتی(ارگ)داشته باشی!حال به انبار دولتی مراجعه میکنی که آقایان اجازه دهید که برای حمل غله از ده و فروش در بازارهای شهر شتر و چارپایی کرایه کرده،غله را به انبارهای علافان شهری برسانیم که هم سبب فراوانی و هم ارزانی غله گردد،اما آقایان موافقت نمیکنند و دلیل میآورند که بهتر است شما غلهتان را سر خرمن به ما بفروشید ما خودمان وسایل انتقالش را فراهم میآوریم دیدی!آملا عمو و اللهی دیوانه میشوم!این آقایان اساسا در فکر این نیستند که فقرا نیز راحت باشند تنها در فکر سود و منافع خویشند نه فراوانی و ارزانی گندم!اما چه توان کرد؟چهار روز پیش«بنا باقیر- باقر خان سالار ملی»در،درب خیابان(خیابان قاپوسی)،یونجه فروشی را با گلوله کشت!خوب انجمن مقدس و حکومت چه کردند؟هیچ!گویی سگی را کشتند!اما دو روز پیش در اول دهنه بازار«دله زن-دلاله زن»بین چند نفر از اهالی دوهچی و نوبر19حرفی شد که حتی کشیدهای نیز رد و بدل نشد بلافاصله قفقازیها و نوبریهای عقدهای،در بازار تجمع نموده گلولههای هوایی شلیک میکنند و دربهدر دنبال«دوهچی لی-اهل محله شتربان»میگردند که هرکه از اهالی آن محله پیدا کنیم میکشیم،بازار را بسته غروب همراهم وکلای انجمن ایالتی در تلگراف خانه ازدحام کرده از اهالی دوهچی به دار الشورا شکایت بردند جانبداری از این واضحتر؟ ملا عمو،آ،پسرم،درد و بلات به جانم،نمیدانی که«بنا باقیر»،«ایت خلیل»20،«میر تقی چاپچی»21و قفقازیها و اعضای انجمن یکی هستند؟حال آنها خودی هستند و مردم سایر محلهها بیگانه!"