خلاصه ماشینی:
در عصر هلنیستی بیتردید بخش قابل توجهی از سنن کهن حفظ شده بود و ارباب انواع پیشین پرستش میشدند در مذهب رسمی دگرگونی چشمگیری مشهود نبود ولی پیشرفت دانش فلسفه به مفهوم«مادر علوم»حالت تردید و سست باوری در طبقات روشنفکر تربیت یافته یونان به وجود آورد،برخی از پژوهشگران در زمینه فرهنگ اساطیری یونان،اسطورههای یونانی را روایات مستقیم داستانها و افسانههایی میدانند که موجودات الهی هسته مرکزی و اصلی آنها را به طور طبیعی و انکارناپذیر تشکیل میدهند.
در تمدن هلن بهتدریج باور به شفا و درمان بیماران و زخمیان جنگی توسط خدایان به سستی گراییده بود،معذلک در میان فلاسفه و طبیعیدانان یونان باستان و حتی در اوج گسترش هلنیسم در سده چهارم پیش از میلاد،ارسطو (Aristoteles) به عنوان فیلسوف و هلنی و در مقام دانشمندی دیندار،موضع سنتگرایانه خویش را حتی در دربار فیلیپ مقدونی حفظ کرد.
باور یونانیان در این مورد آنچنان قوی بود که شاهان یونان باستان را در زمان حیاتشان«شبه خدایان»و پس از فوتشان آنها را«عین خدایان»میدانستند و تقدس ارباب انواع را برایشان قائل میشدند.
این جریان به مرور شتاب بیشتری گرفته و پا به پای گسترش علوم تجربی در سایه حمایت سردمداران هلنیسم،اندیشه تنزل مقام خدایان که بهتدریج در طبقات روشنفکر رخنه کرده بود بهگونهای اساسی و مؤثر ریشه دوانید و باورهای اندیشمندان را نسبت به اصنام و ارباب انواع یونانی سست کرد.
01 هرا،همسر و خواهر زئوس الهه آسمان و حامی زنان بود و مرکز ستایش به این رب النوع در منطقه آرگوس (Argos) روایت شده است.