چکیده:
حمله اصحاب فیل به مکه، که سوره ای از قرآن هم بدان اختصاص یافته، به لحاظ واقعیت
تاریخی و کیفیت وقوع میان پژوهشگران تاریخ عرب قبل از اسلام، مورد بحث و گفتگوست.
برخی خاورشناسان و نویسندگان شرقی، آن را بر مفاد کتیبه دوم به جای مانده از ابرهه
مربوط به سال 547 میلادی (Ry 506) و اشاره پروکوپیوس مورخ بیزانسی قرن ششم میلادی
درباره لشکرکشی ابرهه به ایران و انصراف و بازگشت سریع او، تطبیق کرده اند. غالب
محققان، اعم از شرقی و غربی، این حمله را به حدود سال 570 میلادی مربوط دانسته اند
که جدای از پیکار مندرج در کتیبه Ry 506است. در این مقاله با اشاره به ضعف ها و
مشکلات دیدگاه اول، بر صحت دیدگاه دوم در سایه شواهد و قراین تاریخی تأکید شده، آن
گاه در محور دوم مقاله از چگونگی شکست و نابودی اصحاب فیل سخن به میان آمده و
دیدگاهی که مسئله هلاکت سپاه ابرهه را ناشی از شیوع بیماری وباء، آبله و حصبه یا
عوامل طبیعی دیگر دانسته، نقد و بررسی و کاستی های آن مطرح شده است. هم چنین در
پرتو قراین تاریخی و با توجه به برخی ضوابط دانش تفسیر و نیز اهداف نزول سوره، بر
معجزه بودن کیفیت وقوع حادثه، تاکید شده است. در پایان مقاله، به تقارن زمانی هلاکت
سپاه ابرهه با ولادت پیامبر اسلام پرداخته و از زمینه ساز بودن وقوع معجزه آسای این
حادثه برای ظهور رسالتی آسمانی در آینده نزدیک یاد شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این میان، دسته ای از نویسندگان شرقی و مسلمان، موضعی دو پهلو و تناقض آمیز در این مسئله اتخاذ کرده اند; از یک سو نتوانسته اند نظر بسیاری از خاورشناسان را در یکی دانستن حمله ابرهه به مکه و ایران نادیده بگیرند، و از سوی دیگر، نخواسته یا نمی توانسته اند گزارش قرآن درباره هجوم اصحاب فیل و نابودی آنان، و حجم بسیار زیاد روایات و شواهد تاریخی مربوط به تفاصیل حادثه را انکار کنند، لذا به گونه ای هر دو را پذیرفته اند!؟49 دیدگاه دوم در مقابل دیدگاه اول، غالب محققان بر این عقیده اند که ابرهه نه یک لشکرکشی که در متن کتیبه شرح آن آمده، بلکه لشکرکشی دیگری هم به سمت عربستان شمالی داشته که زمان آن حدود 23 سال متأخر از پیکار سال 547 میلادی مذکور در کتیبه است.
بر این اساس، آیا وجه جمع یاد شده خود مؤید نظر غربی ها و مستلزم انکار معجزه بودن حادثه نیست؟ آیا این تناقض نیست که از یک سو بگوییم برخی غرب زدگی را به جایی رسانده اند که اگر حتی اختلافی بین گفته های آنان (غربی ها) با قرآن کریم باشد، العیاذ بالله سخن آن ها را بر گفتار پروردگار ترجیح می دهند،148 اما خود در تلاش برآییم که حادثه را بر وجهی حمل کنیم که عدول از ظاهر، بلکه صریح قرآن باشد و با سخن غربی ها سازگار درآید؟ قرآن صراحتا اعلام می کند که خدا به واسطه پرندگان و با سنگ های سجیل (همان کاری که با قوم لوط کرده بود)، آن جماعت عظیم نظامی را به صورت کاملا غیر متعارف پراکنده و نابود کرد، با این حساب، به میان کشیدن پای عواملی، چون آبله و امثال آن چه معنایی دارد؟ آیا این غیر از سوق دادن وقوع مسئله به مجرایی عادی و طبیعی است؟ مشکل دیگر، فقدان هرگونه شاهد یا دلیل تاریخی بر آلودگی این گل های _______________________________ 147."