چکیده:
تأویل از واژهها و اصطلاحاتی است که از دیرباز به ویژه در جهان قرآنپژوهی مورد بحث و گفتگو بوده است و هنوز نیز جای بررسی و پیجویی دارد. در این گفتار بر پایه کهنترین واژهنامههای زبان عربی نشان دادهایم که معنی اصلی و بنیادین "تأویل" از قوه به فعل آمدن و به غایت و پختگی رسیدن است، و چون این معنی با غایت، فرجام، آغاز و باطن پیوندهایی دارد، واژه تأویل کمکم این معانی را نیز پذیرفته است. سپس کوشیدهایم تا نشان دهیم که کاربردهای هفده باره این واژه در قرآن کریم با معنی بنیادین یادشده به خوبی همخوانی دارند. در پایان نیز بر پایه گفتگوهایی تأویل قرآن را در برابر تنزیل آن دانستهایم و گزارشی به دست دادهایم از این که تنزیل قرآن فرود آمدن آن با سیری نزولی از مقام بلند "علی حکیم" به مقام "عربی مبین" است و تأویل آن با سیری صعودی راه یابی آدمی از مقام "عربی مبین یعنی ساختار زبانی قرآن به مقام باطنی"علی حکیم" آن است.
‘Ta‘vil، (Hermeneutics) has long been one of the widely-debated terminologies particularly in the field of Quranic research. Drawing upon the earliest lexicographical documents، the author argues that the term was originally used to mean، changing from potentiality to practice. Sinc this sens of ‘ta‘vil، goes and collocates with ‘Beginning’ ‘End، "Ultimate goal"، and‘ inward nature، the term has gradually acguired these meanings as well.
Then، attempts are made to show how the frequent applications of ta’vil، in the Holy Quran (17 times) go with the original sense of the key word. Towards the end of the paper، the hermeneutics of Quran is discussed vis ―a― vis its being sent down ; the latter has a descending dirction whereas the former has got an ascending movement.
Hence، hermeneutics facilitates man's journey from the explicit structural meaning of the Quran to its inward and superior word. For economy reasons ، the author has deliberately skipped the other scholars’ views on this issue.
خلاصه ماشینی:
"دو بار دیگر نیز واژۀ تأویل در حال و هوایی یگانه در پیوند با کار و فعل به کار رفته است:یک بار سورۀ نساء،آیۀ 59 و دیگربار در سورۀ اسراء،آیۀ 35،در سورۀ نساء خداوند پس از این فرمان که«از خدا و پیامبر پیروی کنید و اگر در چیزی ناهمرای شدید،آن را به خدا و رسول وا گذارید» این فرمان را اینگونه تعلیل و توجیه میکند:«ذلک خیر و احسن تأویلا - این پسندیدهتر و خوشفرجامتر است»؛16در سورۀ اسراء نیز پس از این فرمان که«پیمانهها را پر بگیرید و با ترازوی درست بسنجید»همان تعلیل و توجیه پیشین را باز میآورد-ذلک خیر و احسن تأویلا-17حال و هوای هر دو آیه آشکارا نشان میدهد که عبارت«احسن تأویلا»در هردو کاربرد به معنی«خوشفرجامتر»است و این معنی با معنی بنیادین پیشگفته به خوبی راست میآید،چرا که از خدا و پیامبر پیروی کردن،و پیمانه را پر پیمودن هر دو بالقوه فرجام خوشتر یا خوشترین فرجام را در خود نهفته دارند و این فرجام خوشتر که اینک در آن دو کار بالقوه،باطن و نهفته است و هنوز به پختگی و فعلیت نرسیده است،در آینده فعلیت مییابد و از باطن به ظاهر میآید،و از آنجا که این آیندۀ بهتر فرجام و سرانجام آن دو کار یعنی پیروی از خدا و پیامبر و پیمانه را پر پیمودن نیز هست،به شیوایی میتوان در اینگونه کاربردها«تأویل»را به فرجام و سرانجام معنی کرد."