خلاصه ماشینی:
"آیا از همان سال 1368 با اتخاذ الگوی &%10132ESEG101G% مناسبتر توسعه عدم افزایش و یا حتی کاهش صادرات نفت خام با حفظ سطح واردات و بدون اخذ وام از خارج که خود اینک سالانه فشار بسیار شدیدی بر در آمدهای ارزی کشور وارد میسازد، نمیشد دریافتها و پرداختهای خارجی را در جهت خود اتکایی بیشتر اقتصاد کشور و کاهش وابستگی الگوی مصرف داخلی به خارج سامان داد؟40 نارسایی مدیریت تجارت خارجی کشور علاوه بر آنچه که درمورد مدیریت صنعت نفت و تکمحصولیشدن اقتصاد کشور گفته شد و تداوم بافت استعماری اقتصاد ایران را به ذهن میآورد،نارسایی در مدیریت صنعتی کشور را نیز نشان میدهد.
ازجمله خرید و فروش آزادانه ارز را به اجرا گذارد»44ولی آیا این امر چیز تازهای در اقتصاد ایران و در رفتار اکثریت قریببهاتفاق بخش خصوصی ایران بوده است؟بهنظر میرسد نارسایی مدیریت ارزی کشور علاوهبر بیشاز حد بهادادن به نظریهها و تجربههای پولی دیگر کشورها بویژه کشورهای صنعتی غربی،دچار کمآگاهی و شناخت ناکافی از وضع اقتصادی- اجتماعی کشور میباشد و عامل اصلی چنین نارسایی در مدیریت ارزی کشور نیز میتواند همین کمبود شناخت باشد.
باتوجه به اینکه کمبود مسکن همچنان رو به افزایش است(کمبود خانه نسبت به خانوار از 1/4 میلیون خانه درسال 1365 به بیش از 3 میلیون خانه در 1372 رسید)53و این نکته که کمبود خانه را نمیتوان بهسادگی و سرعت کمبود دیگر کالاها با تولید و یا واردات جبران کرد و اینکه اکثریت قریببهاتفاق بیخانهها مزد و حقوقبگیر هستند و اینان همه وظایف دولت و بخش عمده فعالیتهای تولیدی و خدماتی بخش خصوصی را نیز انجام میدهند و ناخرسندی آنان از زندگی اقتصادی بر کارشان تأثیر سوء میگذارد،توجه بهرفع بهنگام کمبود خانه ضرورتی فوری مییابد."