خلاصه ماشینی:
"نگاهی به رویدادهای نیمه دوم سده نوزدهم جدایی آسیای میانه از ایران افشین پرتو پس از پایان یافتن دومین دورهء جنگهای ایران و روسیه بر سر قفقاز و بسته شدن پیمان ترکمانچای در سال 1244 قمری/1828 میلادی،دولت روسیه در جستجوی راهی برای دستیابی به هدفهای گسترش جویانهء خود و رسیدن به هند و خلیج فارس دگرباره چشم به آسیای میانه دوخت و دور تازهای از درگیریهای سیاسی و نظامی را آغاز کرد.
انگلیس که اکنون تمام اندیشههای پیشین را بر باد رفته میدید به تندی بر آن شد تا ایران را برای جلوگیری از چیرگی روسها بر مرو -که دروازهء افغانستان به شمار میرفت-یاری دهد ولی این پیشنهاد نیز از سوی لردنورتبروک (Northbraok) نایب السلطنهء هند کنار نهاده شد.
در میانهء هیاهوی برپا شده در افغانستان گماشتهء انگلیسیها در استرآباد در تلگرامی به لردلیتون (Lytton) نایب السلطنهء هند خبر پیاده شدن نیروهای روسیه در چیکیشلر (Chikishler) را داد و پس از دو هفته رانلد تامسون سفیر انگلیس در تهران به وی خبر داد که به زودی روسها به آخال (Akhal) خواهند تاخت و بهتر است انگلیس برای جلوگیری از این کار گروهی را به آنجا بفرستد.
انگلیس تلاش خود را برای برانگیختن ایران در برابر روسیه پی میگرفت و ناصر الدین شاه در پاسخ به تلاش تامسون میگفت نمیتواند از راه یافتن روسها به آخال جلوگیری کند و به هنگام امضای نامهء میرزا حسین خان سپهسالار به زینوویف وزیر مختار روسیه در تهران که در آن خواسته شده بود روسها از دست اندازی به قراقلعه و مرو و آخال خودداری کنند،شاه خطی بر نامهای مرو و آخال کشیده،از روسها خواست تا قراقلعه را که ده کورهای بیش نیست و نامش را به نادرستی«قلعه»نهادهاند رها سازند."