خلاصه ماشینی:
"آنچه بیش از همه مورد توجه و اعتراض آقای سردارینیا در مقاله مزبور قرار گرفته و از عنوان نامه نیز پیداست آن است که ایشان کوشیدهاند با استناد به چند منبع داخلی و خارجی که عمدتا مربوط به قرن ششم هجری به بعد به شمار میروند ثابت کنند اولا نام واقعی و تاریخی منطقه، اران نبوده بلکه آذربایجان بوده و اران ولایتی از آذربایجان بهشمار میرفته است و این دو هیچ وقت از همدیگر جدا نبودهاند.
گذشته از اظهارنظرهای نویسندگان و مورخان و جغرافینگاران پیش از اسلام و پس از آن در پیرامون حدود آذربایجان و اران و نام بردن شهرهای آن دو به طور جداگانه، دانشمندان و محققان صاحبنظر قرون وسطی و معاصر نیز از این امر غافل نبوده و هر کدام به نحوی مطالبی اظهار داشتهاند، از جمله: موسی کاگان کاتواتسی مورخ و موءلف کتاب تاریخ آغوان، در قرن دهم میلادی، ضمن بحث در پیرامون آلبانیای قفقاز، حدود آن منطقه را از ایبری (گرجستان) تا دروازه هونها (دربند قفقاز) و رود ارس نوشته است.
اما درباره تغییر نام اران به قرهباغ، مورد نظر موءلف، هر چند در کتاب یادداشتهای قزوینی و برخی دیگر از نوشتهها به این مطلب اشاره شده است، اما نباید نظریات دیگران را نیز از نظر دور داشت چنان که موءلف فرهنگ جهانگیری مینویسد: از زمان مغول قسمت جنوبی اران، قراباغ خوانده میشده است.
درباره شهر گنجه هم به دو مطلب باید اشاره کرد: اول آن که این شهر نیز در بیشتر آثار جغرافینگاران دوره اسلامی که به صورت جنزه (معرب گنزه) آمده از شهرهای سرزمین اران معرفی شده است نظیر حدودالعالم، صورةالارض، مسالک و ممالک اصطخری، احسن التقاسیم، معجمالبلدان، برگزیده مشترک یاقوت حموی و ..."