خلاصه ماشینی:
"13 رشیدالدین فضلالله میبدی در ذیل آیه مبارکه: «فقل تعالوا ندع أبنائنا وابناءکم ونسائنا ونسائکم وانفسنا وانفسکم» (آلعمران /61) ماجرای مباهله را چنین یاد میکند: «آن روز که حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله برای مباهله به صحرا رفتند دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفته و فاطمه علیهاالسلام و علی علیهالسلام از پس ایشان به راه افتادند «رسول ایشان را با پناه خود گرفت و گلیم بر ایشان پوشانید و گفت: اللهم ان هؤلاء أهلی، جبرئیل آمد و گفت: یا محمد و انا من أهلکم چه باشد یا محمد اگر مرا بپذیری و در شمار اهل بیت خویش آری؟ رسول صلیاللهعلیهوآله گفت: یا جبرئیل و انت منا.
از آن شمار است شعر عطار نیشابوری که در آن ماجرای بیان احوال فاطمه علیهاالسلام به رسول اکرم و تعلیم تسبیح نماز به صدیقه کبری آمده است پارهای از آن ابیات چنین است: «فاطمه خاتون جنت ناگهی پیش سید رفت در خلوتگهی گفت کرد از آس دستم آبله یک کنیزک از تو میخواهم صله تا مرا از آس رنجی کم رسد تا کیام از آس چندین غم رسد؟ آس گردونم چو یک ارزن بود آس کردن خود چه کار من بود وی عجب در پیش صدر روزگار بود آن ساعت غنیمت بیشمار دست بگشاد و ببخشید آن همه هیچ نگذاشت از برای فاطمه یک دعاش آموخت زیبا و عزیز گفت این بهتر تو را زآن جمله چیز انس حضرت جانفزایت بس بود تا که تو هستی خدایت بس بود»43 در تعلیم تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نوشتهاند: پس از مراسم باشکوه شب ازدواج آن حضرت که همسران پیامبر و زنان مهاجر و انصار همه به خانههای خود برگشتند فقط اسماء نزد آن حضرت ماند، چون حضرت فاطمه از خدمت چندین روزه اسماء شرمگین بود تقاضای خادمهای کرد، پیامبر فرمود: خادمهای خواهی یا چیزی که از خادمه بهتر باشد؟ گفت: و آن چیست یا رسولالله؟ گفت: آن که به عقب هر نماز سیوچهار بار تکبیر کنی و سیوسه بار تسبیح و سیوسه بار تحمید این بر زبان صد است و در ترازو هزار یا فاطمه هیچ کس نباشد که هر بامداد و شبنگاه این تسبیح بکند و الا خدای تعالی او را مهمات دنیایی و آخرتی کفایت کند."