چکیده:
مثنوی توحید نامهء منظومی است که وصول به مقام فنا را از ره عشق به هدایت انسان کامل به تصویر میکشد.عشق و علاقهء مولوی به مولای متقیان در سراسر مثنوی در گونههای مختلف جلوهگر شده و گاه بر فضیلتهای حضرتش تکیه کرده و گاه به مقام انسان کامل و بیان خصوصیاتش میپردازد.دفتر اول مثنوی با بیان دو حکایت از زندگی امام(ع)ابعادی چند را فرا روی قرار میدهد که عبارتند از:مقام والای امام(ع)در کائنات؛ برجستگیهای ویژهء او از زبان دوست و دشمن در ابعاد اجتماعی و صفات معنوی؛ولایت و علم،مرگ آگاهی؛سپس از زبان امام(ع)به بیان برخی ویژگیهایش اشاره کرده و از او با صفاتی چون بندهء حق،شیر حق،تیغ الهی،ظل الله،درگاه احدیث،حیات بخش،کوه حلم و داد،حق بنیاد،کاظم غیظ،غرق نور،گلشن و احب الله یاد میکند.
در مثنوی برخورد امام(ع) با دشمنان شامل چند نکته میشود:امام(ع)همواره پیشتاز میدان کارزار بود؛جهاد در راه خدا را بر تأمین امیال نفسانی ترجیح داده بود؛با دشمنان مسلح نیز با مروت و لطف رفتار میکرد؛قصاص قبل از جنایت نمیکرد؛از دیدگاه او دشمن نیز مخلوق خداست و در میدان نبرد با او نیز باید بر اساس معیارهای سنجیده و حکیمانه رفتار کرد.
مثنوی بر ولایت امام علی(ع)تاکید ورزیده است.در نظر او تنها انسان کامل در ارادهء خدا مستهلک شده و میتواند آدمی را به سوی او رهنمون گردد.
خلاصه ماشینی:
کیست این انسان پخته که امام و مرشد عاشقان سوی معشوق است؟مولانا-در اولین داستان مثنوی،داستان شاه و کنیزک،که قصهء حال ما آدمیاان است-گرفتار شدن روح در چنگال نفس را شرح میدهد: بشنوید ای دوستان این داستان خود حقیقت نقد حال ماست آن (همان،ب 35) رهایی از این اسارت صرفا با راهنمایی حکیم حاذق،امین،و صادقی که فرستادهء حضرت«هو»ست میسّر است: گفت ای شه!مژده حاجاتت رواست گر غریبی آیدت فردا ز ماست چونکه آید او حکیم حاذقَست صادقش دان،کو آمین و صادقَست (همان،ب 64-63) سپس از نام مرتضی-لقب حضرت علی(ع)-یاد میکند و توصیفی مختصر از تأثیرات وجودی نور حق به دست میدهد: گفت ای هدیهء حقّ و دفعِ حرج معنی اَلصّبر مفتاحُ الفرج ای لقای تو جواب هرسؤال مشکل از تو حل شود بیقیل و قال ترجمانی هرچه ما را در دلَست دستگیری هرکه پایش در گِلَست مرحبا یا مجتبی یا مرتضی إن تغب جاء القضا ضاق الفضا انت مولی القوم من لا یشتهی قد ردی کلا لئن لم ینته (همان،ب 100-96) مولانا در این داستان بالاجمال به ضرورت وجود و جایگاه انسان کامل میپردازد و در دفتر اول(ابیات 3728 تا 4000)به تفصیل از علوّ مقام و شأن بیهمتای حضرت اسد اللّه الغالب علی(ع)پرده برمیگیرد و سالکان طریق وصال حضرت محبوب را به پیروی از منش«شیر حق»دعوت میکند.