چکیده:
مثنوی معنوی بعد از قرآن کریم و کلام رسول(ص)،بیشترین تأثیر را از نهج البلاغه پذیرفته است.رابطهء مولوی با امام(ع)در مثنوی از مرتبهء عارف و مرشد فراتر بود و رنگ عشق گرفته است.سرودههای مولوی در مدح امام علی(ع)او را در شجاعت،اخلاص، مبارزه با نفس و شخصی از خود گسسته و به خدا پیوسته میستاید.همچنین واگویی او از واقعهء غدیر گواه زیبای این موضوع است.
مولوی در مثنوی از نهج البلاغه در زمینههای مختلف بهره فراوان برده که از آن جمله میتوان به برخی از اصول اخلاقی اشاره نمود و اثر کلام امام را در شعر مولوی به تماشا نشست.
انجام بایدها و پرهیز از نبایدها،تنها بخشی از تعریف اخلاق بوده و لازم است به موارد دیگری نیز توجه شود.شکر،ایمان،جهاد با نفس،زهد،نماز،دعا و مناجات و آداب سخن گفتن موضوعهایی است که در کنار بایدها و نبایدهای اخلاقی مورد نظر قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
تأثیر پذیری بسیار زیاد مثنوی از قرآن کریم(تا آنجا که آن را«قرآن عجم» نامیدهاند)و بهرهمندی آن از احادیث و روایات زمینههای مناسبی برای پژوهش و تعیین میزان تأثر این اثر از سرچشمهء وحی و کلام معصومان(ع)است.
و مولوی نیز در مثنوی همین موضوع را چنین سروده است: بس دعاها کان زیانَست و هلاک وز کرم مینشنود یزدان پاک (د دوم،ب 141) همانگونه که پیشتر هم گفته شد،انسان موحد و مؤمن خود را ملزم به انجام دادن دستوراتی میداند که خداوند(جلّ و علی)برای سعادت او فرمان داده و در قالب کلام وحی،گفتار پیامبران عظام و امامان معصوم(ع)بر انسان عرضه شده است.
مولوی در مثنوی چنین سروده است: من پشیمان گشتم این گفتن چه بود؟ لیک چون گفتم پشیمانی چه سود؟ نکتهای کان جَست ناگه از زبان همچو تیری دان که آن جَست از کمان وانگردد از ره آن تیر ای پسر بند باید کرد سیلی را ز سر چون گذشت از سر جهانی را گرفت گر جهان ویران کند نبوَد شگفت (د اول،ب 1665-1662) امام علی(ع)همچنین میفرماید: المرء مخبوء تحت لسانه(آدمی در زیر زبان خود پنهان است؛آیتی،همان، حکمت 140،ص 868).
در میان روایات و احادیث معصومین علیهم السلام،گویا مولوی از کلام امیر مؤمنان علی(ع)بیشترین بهره را برده باشد؛زیرا او بعد از پیامبر عظیم الشأن،نزدیکترین فرد به قرآن کریم بوده و به معانی بلند قرآنی پیبرده است.
به همین دلیل مولوی بیشترین توجّه را پس از قرآن مجید به کلام امام علی(ع)داشته و تحت تأثیر آن واقع شده است.