خلاصه ماشینی:
جنبشهای نوگرایی که از دههی سی آغاز شد تا سالهای اولیه انقلاب ادامه داشت و مسیر گذر از بحران را طی کرد تا سرانجام به مرحلهای رسید که برخی از هنرمندان با سابقهی این جنبش،در واکنش به وقایع جاری دست از کار کشیدند و عدهای دیگر به خارج از کشور رفتند و فعالیتهای هنری خود را در آنجا تداوم بخشیدند به طوری که عملا صحنه برای نیروهای جوان و انقلابی خالی شد؛نیروهای جوانی که از فارغ التحصیلان هنرستانها و مراکز دانشگاهی هنر بودند.
با پیروزی انقلاب اسلامی این تلاشها صورتی جدیتر به خود گرفت و ساختار تفکری بسیاری از هنرمندان جوان سمت و سوی قومی و مذهبی پیدا کرد،و سرفصلهایی در عرصهی هنرهای تجسمی به وجود آمد که این سرفصلها تا به امروز با اهداف و آرمانهای انقلاب ادامه یافته است و تمامی تلاشهایی که در پیش از انقلاب به عنوان جستوجوی گروهی به وجود آمده بود با رویکرد جدی به صورت جامع ادامه پیدا کرد و به نوعی نهادینه شد و حتی مراکز مهمی در این زمینه تأسیس شد؛مانند حوزهی اندیشه و هنر اسلامی که با مبنای ارزشی هنرمندان این حوزه را گرد هم آورد،جنبش نوین هنر انقلابی را بنیان نهاد و در آثار هنرمندانش اهداف و سمت و سوی انقلاب نمایان بود.
البته منظور این نیست که در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به هنر (به تصویر صفحه مراجعه شود) عاشورا،اثر کاظم چلیپا غربی و مدرنیسم غربی هیچ توجهی نشد،بلکه بخشهای آزاد که در دو سالانهها و جشنوارههای مختلف وجود داشت مبین همین قضیه بود که بستری برای تجربیات هنرمندان جوان از آنچه در هنر امروز دنیا وجود داشت فراهم آمده است و به خصوص این فضا و موقعیت در دو دههی اخیر انقلاب نمود بیشتری پیدا کرد.