چکیده:
جنگ ها از جمله رویدادهای هویت سوز و در عین حال هویت سازند و جنگ تحمیلی هشت ساله علیه کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سوی دیگر هویت نیز محصول این همانی شناخت از سوی خویش و دیگری است و می تواند به این همانی یا انطباق تصاویر ذهنی تحویل شود. در این چارچوب، تصاویر هنری از جمله تصاویر سینمایی امکان ها و محمل هایی برای بازنمایی، و روایت رویدادها و مفاهیم به مثابه منابع و مولفه های هویت ساز به شمار می روند و می توانند به خودیابی جوامع کمک کنند. ژانر سینمای جنگ در جامعه ما نیز عمدتا در پی روایت و بازپرداخت جنگ تحمیلی به منزله رویدادی هویتساز است و می کوشد تا آن را به پاسخ پرسش از کیستی ما وارد نماید. بر این اساس مقاله حاضر به تحلیل روایت سینمایی ابراهیم حاتمی کیا از جنگ تحمیلی به مثابه روایتی عرفانی و معنوی پرداخته و سعی دارد تا نمادها و چارچوب های زمانی و مکانی آن را در برداشتی که با چارچوب های هویتی انقلاب اسلامی ملازم است بازخوانی کند.
خلاصه ماشینی:
"نگ؛محملی برای تکوین انسان تراز نوین انقلاب دقایقی که در بخش پیشین شمرده شدند،کمابیش و به درجات متفاوت،در تمامیجنگها و به ویژه در جنگهای کلاسیک و ملی قابل بازشناسی و منشأ هویتسازی وخودیابیاند و جنگ تحمیلی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعدهمستثنی نیست.
در عین حال رویدادهایی چون جنگ که روایت و بازآفرینی هنریآن نقشی اساسی در شکلگیری خاطرهی جمعی و حافظهی تاریخی هر ملت یا قومدارد،بیشتر نیازمند نگاه عینیتگرا و نزدیک به واقع یا حتی الامکان به دور از پیشذهنیهاست و این خصیصهای است که حاتمیکیا را از بسیاری از سینماگران جنگمتمایز میکند.
در واقع این فیلم واجد برخی مضامین و موقعیتهاست که در آثار بعدی حاتمیکیانیز در قالبهایی متفاوت تکرار میشوند؛مضامینی چون تقدیر،لزوم دورافتادگی ازقیل و قال شهر برای وصول به خود اصالی،وجود واسطه یا راوی برای آشنا نمودن«دیگران»با آدمهای جنگ و حالات و ویژگیهایشان و همچنین سعی و تلاش برایسیر و سلوک وجودی و خلوص هویتی.
این داستان دستمایهای میشود تا حاتمیکیا به هر سه گروه مخاطب خود یادآوریکند که مردان حقیقی جنگ که نماد آنها عباس است،چه کسانی بودند و از آنهابخواهد که اگر نمیخواهند یا نمیتوانند مثل او باشند،حداقل او را بفهمند و نگذارندرسم مردانگی فراموش شود.
از سوی دیگر،روایت حاتمیکیا بازتاب دهندهی وجوه متمایز و متفاوت جنگهشت سالهی کشورمان از دیگر جنگهای معاصر در دنیاست و از اینرو استعداد آن رادارد که در خاطرهی جمعی و حافظهی تاریخی ما بماند و همواره به یادمان بیاورد کهما کیستیم و از کدام ظرفیتهای وجودی برخورداریم؟حاتمیکیا روایت خود را ازجنگ و آدمهای برآمده از آن به پایان رسانده است؛اما از این پس هر روایتی از جنگتحمیلی که از مضامین،مفاهیم و نمادهای فیلمهای حاتمیکیا تهی باشد،روایتی عقیم و ناتمام خواهد بود."