چکیده:
این مقاله به بررسی یکی از وجوه ناکامی فرایند دموکراسی سازی (تحول به دموکراسی یا دموکراتیک شدن) به مثابه هویت سیاسی برون زا در کشورهای توسعه نیافته می پردازد. با توجه ویژه به این مساله که در سال های اخیر با ظهور عرصه های گوناگون جهانی شدن، حکومت های اقتدارگرا از سوی شمال – به خصوص ایالات متحده – تحت فشار قرار گرفته اند. تامل نظری در این خصوص برای این دانش پژوه ایرانی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. مدعای مقاله حاضر آن است که این «الگوی تجویزی» به رغم کامیابی در برخی از عرصه ها، در عرصه های بسیاری ناکام مانده و در عمل، منجر به واکنشی هویتی و بروز وضعیتی سیاسی شده است که می توان آن را «شبه دموکراسی» نامید.
خلاصه ماشینی:
"استراتژی شمال؛تلاش برای هویتسازی سیاسی نوین در جنوب احمد ساعی* کیده: {IBاین مقاله به بررسی یکی از وجوه ناکامی فرایند دموکراسیسازی(تحول به دموکراسی یا دموکراتیک شدن)به مثابه هویت سیاسیبرونزا در کشورهای توسعهنیافته میپردازد.
در این سالها که مصادف با ظهور پدیده استعمارزدایی واستقلالخواهی از یکسو و بسط سلطه ایالات متحده و جاگزینی آن به جای سایردول اروپایی از قبیل انگلیس و فرانسه و آلمان-از سوی دیگر-بوده است،در کنارمسایل مهم اجتماعی همانند فقر،بدهی،انفجار جمعیت و عقبماندگی و وابستگیاقتصادی،حصول به توسعه سیاسی و از آن میان دسترسی به دموکراسی همواره مطمحنظر بوده است.
صرف نظراز انگیزه شمال برای دموکراتیزه کردن جنوب،از نیمه نخست دهه هشتاد به این سو وتغییر برخی جهات این انگیزه از واقعه یازدهم سپتامبر،رویکرد تجویزی شمالپیامدهای گوناگونی از جمله ظهور اقتدارگرایی در قالب شبه دموکراسی داشته است.
دلایل زیادی برای این بدبینیوجود دارد از جمله نسبتهایی که روابط شمال-جنوب در ادبیات مارکسیستی ضدسرمایهداری کسب کرده و اتهامهایی که در همین حوزه مطرح شده است.
تلاش سیاستمدارانشمال بیشتر مصروف تحققبخشی به گستره دموکراسی است تا ژرفای آن و این درحالی است که این مفروضه اصلی که حصول به دولتهای دموکراتیک بدون گذار ازوضعیت اجتماعی و فرهنگی جنوب نیز امکانپذیر است،تا حد زیادی اعتبار خود را ازدست داده است.
اکنون این سردرگمی به جا مانده به جریانی هویتخواه تغییر چهره داده و موج بیداریاسلامی را رقم زده است و بیگمان چالشهای هویتی،موانعی چشمگیر در برابر ظهوردموکراسیهای مطلوب غرب خواهند آفرید و الگوی تجویزی،در خصوص دولتهایاسلامی مثل ایران،عربستان سعودی و سودان با نهادگرایی سیاسی تعاملی مخاطرهانگیزخواهد داشت و در سایر کشورهای اسلامی که به شیوههای لائیک و سکولار ادارهمیشوند(ترکیه،مصر،سوریه)با گروههای قوی اجتماعی تعارض پیدا خواهد کرد."