چکیده:
در حیطهء ترجمهء ادبی،بحث و گفتوگو میان مفاهیم وفاداری و بازآفرینی از قدمتی طولانی برخوردار است و به تدریج که نظریههای ترجمه تکمیل شده و گسترش مییابد،این بحث در قالب الگوهای مختلف نمود مییابد؛الگوهایی چون شکل/معنا،سبک/مفهوم و یا به عقیدهء ژان رنه لادمیرال،یکی از نظریهپردازان ترجمه،مبدأگرایان/ مقصدگرایان.در حقیقت،برگزیدن یک نمونه در میان هرکدام از این مجموعهها کار آسانی نیست.به نظر میرسد وقتی از وفاداری و بازآفرینی سخن میگوییم،شاید هنوز نمیدانیم به چه باید وفادار باشیم و چه چیز را میتوان و باید در متن مقصد بازبیافرینیم.این موضوع دربارهء مجموعهء موردنظر لادمیرال هم صدق میکند؛چون اگر ما مبدأگرا هستیم،میتوانیم مدافع زبان و متن مبدأ باشیم و اگر مقصدگرا هستیم،میتوانیم از زبان و متن مقصد دفاع نماییم. در حقیقت،زمانی که بحث مبدأگرایی و مقصدگرایی به میان میآید، ناخودآگاه مباحث لفظگرایی و وفاداری هم مطرح میشود.مبدأگرایان -مانند آنتوان برمن-به شکل و صورت متن مبدأ وفادارند؛در حالی که مقصدگرایان-مانند ژان رنه لادمیرال-بیشتر معنای متن را مقدم میشمارند.به عقیدهء آنها،ترجمه باید بتواند قابلیتها و ساختارهای پنهان زبان مقصد را آشکار نماید و برای رسیدن به این مهم،مترجم نباید به تقلید از متن مبدأ بپردازد؛بلکه بالعکس،باید قدرت بازآفرینی داشته باشد.در این مقاله درصدد هستیم تا مباحث وفاداری و بازآفرینی در ترجمه را به شکلی ملموستر بیان نماییم.
خلاصه ماشینی:
ترجمه (به تصویر صفحه مراجعه شود) وفاداری و بازآفرینی در ترجمهء ادبی با نگاهی به سرخ و سیاه استاندال عفت عباسیان* چکیده در حیطهء ترجمهء ادبی،بحث و گفتوگو میان مفاهیم وفاداری و بازآفرینی از قدمتی طولانی برخوردار است و به تدریج که نظریههای ترجمه تکمیل شده و گسترش مییابد،این بحث در قالب الگوهای مختلف نمود مییابد؛الگوهایی چون شکل/معنا،سبک/مفهوم و یا به عقیدهء ژان رنه لادمیرال،یکی از نظریهپردازان ترجمه،مبدأگرایان/ مقصدگرایان.
واژههای کلیدی:ترجمهء ادبی،وفاداری،بازآفرینی، مقصدگرایان،مبدأگرایان با شکل گرفتن الگوهایی چون شکل/معنا،سبک/مفهوم و یا به عقیدهء ژان رنه لادمیرال،مبدأگرایان/مقصدگرایان،مبحث وفاداری در ترجمه برای اغلب مترجمان به شکل یک معیار و ضابطه درآمده است؛حتی برای آن دسته از مترجمانی که به شدت از مبحث بازآفرینی در ترجمه دفاع میکنند،در حقیقت،همگی آنها زمانی که متن ترجمهء خود را بازمیآفرینند،از اینکه مبادا به متن مبدأ وفادار نباشند،نوعی احساس گناه میکنند.
مسئلهء ظریفی که هنوز هم بر سر آن بحث و گفتوگو وجود دارد،مسئلهء بازآفرینی سبک در متن مقصد است،و این سؤال که آیا سبک نویسنده قابلیت دوباره خلق شدن را دارد،همیشه و در همه حال مطرح بوده است.
شاید باید بر این باور بود که وفاداری مطلق به متن مبدأ،ممکن است خطر تحریف آن را به دنبال داشته باشد و نیز اینکه برای قابل قبول شدن ترجمه در نزد خواننده،باید از متن مبدأ اندکی فاصله گرفت تا بتوان به شکلی رسا،روح و فکر حاکم بر آن را در زبان مقصد بازتاب داد.
بهطور کلّی،مترجم باید در ترجمهء یک متن از زبان مبدأ به زبان مقصد،معنا،سبک و نوشتار و نیز نحو و ساختار حاکم بر متن اصلی را در متن ترجمه بازآفریند.