چکیده:
اقسام حکم و تقسیمات واجب از مباحث اصولی شناخته شده ای است که از دیرباز مورد توجه دانشمندان علم اصول قرار داشته است. با این حال تقسیم امر به ارشادی و مولوی از مسائلی است که مدت زیادی از راهیابی آن به علم اصول فقه شیعه نمی گذرد. در میان اهل تسنن نیز، به دلایلی که در این مقاله بیان شده، اساسا بحث از امر ارشادی و مولوی مطرح نشده است. بازشناسی امر ارشادی از امر مولوی از آن جهت اهمیت دارد که امر مولوی جنبة انشائی داشته و اقتضای اطاعت مستقل می کند، در حالی که امر ارشادی ماهیتا جنبة اخباری دارد و از مصلحت فعل مورد ارشاد گزارش می دهد و در نتیجه امتثال یا معصیت آن، ثواب یا عقابی جداگانه ندارد. در مورد ملاک امر ارشادی و مولوی میان اندیشمندان اتفاق نظر به چشم نمی خورد. مقالة حاضر دیدگاههای مختلف در این زمینه را طرح و ارزیابی نموده، برای ارائه راه حلی قابل قبول تلاش می کند و به مباحثی از علم اصول که امر ارشادی و مولوی در آن مورد توجه واقع شده، اشاره می نماید.
خلاصه ماشینی:
"همهء سوالات در زمینه امر ارشادی و مولوی باشد صورت نگرفته است.
بنابراین طبیعی است وقتی وجود حکم عقلی،قبل از امر و نهی شارع مورد
محدود کرده است،زیرا در این تعریف ملاک مولویت،حکم عقل به استحقاق ثواب(در صورت اطاعت و امتثال امر)و عقاب(در صورت معصیت و سرپیچی از امر مولی)قرار
است که تنها پس از احراز مولوی یا ارشادی بودن امر میتوان درباره آن قضاوت کرد.
اشکالی که به نظر میرسد این است که امر ارشادی بنابر آنچه گذشت ثواب و عقاب
پس باید امر به اطاعت را ارشادی بدانیم،به این بیان که:پس از صدور اوامر مولوی از
در ارزیابی این احتمال باید گفت:درست است که اگر در جایی حمل امر وارد در
چیزی نیز بر آن افزوده است،با این بیان که:ملاک ارشادی بودن امر آن است که اولا امر
چون اگر حکم عقلی وجوب اطاعت برای ایجاد داعی در امتثال اوامر نماز و روزه و...
کافی نباشد و مستلزم حکمی شرعی باشد(مثل امر اطیعوا)خود این حکم شرعی
توقف و احتیاط در این اخبار امر مولوی نیست بلکه امر ارشادی است.
تسلسل)باشد آن امر ارشادی است و موافقت و مخالفت آن هم ثواب و عقاب نخواهد
مطابق این تعریف اوامر طبیب از نوع امر ارشادی(با اصطلاح مذکور)نیست و
نیست زیرا اولین شرط امر ارشادی آن است که درموردی صادر شود که حکم عقلی در
برای ارشادی بودن امر کافی نیست که درمورد حکم عقلی مستقل وارد شود و هر امر
برای انجام عمل است و وقتی این انگیزه موجود باشد امر مولوی لغو و بلکه تحصیل"