چکیده:
با وجود مناقشه ای که دربارة منع و جواز شعر از دید شرع وجود داشته، عالمان دین غالبا به شعر و شاعری توجهی و حتی تمایلی داشته اند و اگر خود نمی توانسته اند یا نمی خواسته اند شعر بگویند و شاعری پیشه کنند از مطالعه و تحقیق در اشعار شاعران و استناد و استشهاد به اقوال آنان اجتناب هم نمی کرده اند. امام شافعی از جمله عالمانی است که موضعی معقول در برابر شعر داشته اند. او خود هم شعر می گفته و هم به تحقیق در اشعار دیگران می پرداخته است. با این حال باید دانست که ساز سخن برای او بهانه ای بیش نبوده است؛ بهانه ای برای تبلیغ مفاهیم متعالی شرعی و ترویج مکارم اخلاقی و فضایل انسانی یا برای بازتاب عواطف و اشراقات درونی
خلاصه ماشینی:
"میگویند تولد او در شب وفات امام ابو حنیفه بوده است،چنانکه حکیم خاقانی شروانی گفته است:«اول شب بو حنیفه درگذشت شافعی آخر شب از مادر بزاد»
امام ابو عبد الله محمد بن غانم در کتاب مناقب الشافعی گفته است که دیوان شافعی را در یک مجلد
سفارش او این است که حتی در وقت ضرورت هم باید نیاز خود را با مردمان
6. مدارا و مروت:شافعی نسبت به مردمان روزگار خود تا اندازهای بدبین است و داوری
2. این نکته هم البته قابل انتقاد است و با مفاهیم اخلاقی و توصیههای شرعی منافات دارد.
شاعران دیگر هم قریب به این مضمون را به نظم درآوردهاند،چنانکه ابو طیب متنبی میگوید:«فلما صار ود الناس خبا جزیت علی ابتسام بابتسام
ابو العلای معری هم در این معنی گفته است:«فلما رأیت الجهل فی الناس فاشیا تجاهلت حتی ظن انی جاهل» بودهاند:«و داریت کل الناس و لکن حاسدی مداراته عزت و عز منالها
خواجه شمس الدین حافظ همین مضمون را دربارهء عشق به نظم درآورده است:«هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتوی من نماز کنید».
محبت اهل بیت با دوستی اصحاب پیامبر که شاهدی از دیوان شافعی برای آن خواهیم
موالات شافعی با اهل بیت و خصوصا بیان مناقب امام علی بن ابی طالب چنانکه
ضمن رد این نسبتها بر ارادات خود نسبت به امام تأکید میورزد و رافضی بودن و دوستدار آل علی بودن را دو مفهوم متباین میشمارد:«قالو ترفضت قلت کلا ما الرفض دینی و لا اعتقادی
حسن ختام کلام ذکر شاهد صدق این ادعاست که نزد شافعی حب اهل بیت و"