چکیده:
این مقاله سه بخش عمده دارد و در هر بخش آن به یکی از مکاتب عمدهء فلسفهء علم در عصر حاضر پرداخته میشود.نویسنده در بخش اول دربارهء مکتب استقراءگرایی بحث میکند،سپس مختصری راجع به مکتب تأیید میگوید و به تفصیل بیشتر در باب مکتب ابطالگرایی توضیح میدهد.رویکرد نویسنده در هر مورد نقادانه است و نکاتی را در باب هر مکتب باز میگوید که عبرتآموز و چشم گشاست.نثر این مقاله بسیار روان و سلیس است و مترجم امیدوار است این روانی و سلاست در ترجمهء فارسی نیز بازتاب پیدا کرده باشد.برای مزید اطلاع، در یکی دو مورد حواشی مختصری در ذیل صفحات نوشتهام.تاب برای کسانی نوشته شده است که میخواهند برای نخستین بار با فلسفه آشنایی پیدا کنند،مخصوصا کسانی که فلسفه را در دبیرستان،کالج و دانشگاه میخوانند.رویکرد این کتاب موضوعی است و هر فصل از آن اختصاص به یکی از موضوعات فلسفی دارد.هر فصل حاوی رؤوس مطالبی است که در آن موضوع در فلسفهء علم مطرح است،در پایان هر فصل،برای مطالعهء بیشتر،کتابهای تازه در خصوص هر موضوع معرفی شده است. همان طور که نویسنده خاطرنشان کرده است،این کتاب اگرچه برای نوآموزان فلسفه نوشته شده است ولی مطالبی در مطاوی فصول این کتاب گنجانیده شده که در عین سادگل زبان،برای آشنایان با فلسفه سودمند است.
خلاصه ماشینی:
"اما،در نگرش بسیط به روش علمی این گرایش وجود دارد که این واقعیت مهم دربارهء مشاهده نادیده گرفته شود؛چیزی را که ما میبینیم نمیتوانیم فقط به تصویرهایی که بر روی شبکیهء چشم ما میافتد فروکاهیم.
اصلا آیا میتوانیم اعتماد خودمان را به چنین روش استدلالی غیر مطمئنی توجیه کنیم؟این پرسش مخصوصا مربوط به فلسفهء علم میشود،چون دست کم در نگرش بسیط که بطور مختصر در بالا آن را باز گفتیم، استقراء نقشی تعیین کننده در روش علمی دارد.
البته همیشه این امکان وجود دارد که خورشید فردا طلوع نکند یا مثل آن مرغ صبح کهاز خواب برمیخیزد کارد صاحب خانهء حلقوم ما را ببرد، اما،با همهء اینها،استقراء بهترین روشی است که ما در اختیار داریم هیچگونه استدلالی بهتر از اصل استقراء،در پیشبینی آینده ما را مدد نخواهد کرد.
این مزیت این استکه فقط یک مورد ابطالکننده کافی است تا اثبات شود نظریهای اقناعکننده نیست،در حالی که هر قدر مشاهده در تأیید نظریهای وجود داشته باشد،هرگز کافی نیستند که به ما اطمینان صد در صد بدهند که آن نظریه با وجود همهء مشاهدات آینده همچنان اعتبار خود را حفظ خواهد کرد.
چنین گزارهای،از هر دو سو به رشد علم کمک خواهد کرد؛اگر گزارهای ابطالپذیر باشد،یاری آن به علم این است که مؤید رشد فرضیهای میشود که به آسانی نمیتوان آنرا نفی کرد؛اگر ثابت شود که ابطال کردن آن دشوار است،رهاورد آن،نظریهای اقناع کننده خواهد بود که هیچ یک از نظریههای تازه لزومی ندارد آن را جرح و تعدیل کنند."