چکیده:
یکی از مباحث مناقشه برانگیز در معرفتشناسی، نظر فیلسوفان در مورد عقل، مراتب و جایگاه آن است. ملاصدرا به عنوان فیلسوفی شاخص و فرهنگساز در میان حکمای اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است. لذا چگونگی نظر وی دربارة عقل و مراتب مختلف آن حائز اهمیت است. اهمیت این بررسی آن گاه دو چندان میشود که بخواهیم بر مبنای نظریات وی در مورد عقل به دلالتهایی برای تعلیم و تربیت به عنوان ضرورتی اساسی دست یابیم. در این پژوهش، که با استفاده از شیوه تحلیلی - استنباطی و بر مبنای استفاده از تالیفات خود ملاصدرا و نوشته های دیگران در مورد وی صورت پذیرفته است، سعی میشود ضمن تبیین عقل نظری و مراتب آن از دیدگاه وی، ویژگیها و بایستههای آن برای تعلیم و تربیت استنباط و تبیین شود. نتایج پژوهش حاکی است که نگرش عقلانی – شهودی ملاصدرا میتواند مبنایی اصیل برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود ضمن اینکه تاکید برخودشناسی در پرتو شکوفایی عقلانی، اهمیت قائل شدن برای حواس به عنوان مبادی کسب معرفت عقلانی و توجه به تفاوتهای فردی از دیگر پیامدهای نگرش ملاصدرا به عقل نظری و مراتب آن است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، که با استفاده از شیوه تحلیلی - استنباطی و بر مبنای استفاده از تألیفات خود ملاصدرا و نوشته های دیگران در مورد وی صورت پذیرفته است، سعی میشود ضمن تبیین عقل نظری و مراتب آن از دیدگاه وی، ویژگیها و بایستههای آن برای تعلیم و تربیت استنباط و تبیین شود.
نتایج پژوهش حاکی است که نگرش عقلانی – شهودی ملاصدرا میتواند مبنایی اصیل برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود ضمن اینکه تأکید برخودشناسی در پرتو شکوفایی عقلانی، اهمیت قائل شدن برای حواس به عنوان مبادی کسب معرفت عقلانی و توجه به تفاوتهای فردی از دیگر پیامدهای نگرش ملاصدرا به عقل نظری و مراتب آن است.
در این مرتبه، نفس اگر از دیگر نفوس به واسطه شدت استعداد و کثرت اولیات و سرعت قبول و پذیرش انوار عقلی تمییز و جدایی پیدا کرد، قوه قدسی نامیده میشود وگرنه، نامیده نمیشود ضمن اینکه ملاصدرا معتقد است به علت تفاوت اندکی که بین عقل هیولانی و عقل بالملکه وجود دارد، حکمای پیشین همچون فارابی گاهی این دو عقل را یک مرتبه میدانند چون هر دو آنها نسبت به عقل، مطلوب بالقوهاند؛ هرچند یکی از آن دو نزدیکتر است و دیگری دورتر (صدرا، 1381، ج 3/1: 347-346).
حصول این مقام و مرتبه در نتیجه تکرر مطالعه معقولات و کثرت مراجعه به مبدأ فیاض و اتصال به ساحت قدس الوهی است و هر گاه این حالت در آن ادامه پیدا کند، ملکه رجوع و اتصال به قدس الوهی برای او حاصل میگردد لذا باید گفت مراتب آدمی برحسب استکمال بدین ترتیب در سه مرحله منحصر میگردد: یکی نفس کمال که عقل بالفعل است و دو دیگر در استعداد آن، خواه نزدیک چون عقل بالملکه و خواه دور چون عقل هیولانی(صدرا، 1362: 319-321؛ 1385: 306).