چکیده:
پیچیدگی و دشواری تعلیم و تربیت باعث شده است بین نظریهپردازان در این زمینه توافقی نسبی نباشد؛ حتی در تعریف تعلیم و تربیت و نگاه به آن میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. به همین دلیل ضروری مینماید، ضمن تحلیل و بررسی آرای اندیشمندان مختلف به مقایسه افکار آنان پرداخت تا از این طریق، زمینه برای بهرهگیری بهتر و مناسبتر از نظریات این اندیشمندان فراهم شود؛ لذا در این نوشتار ضمن بیان و تحلیل اندیشههای فارابی و دورکیم در زمینه تعلیم و تربیت به مقایسه آنها پرداخته میشود. در این مقاله پس از ذکر تعاریف متفاوت تعلیم و تربیت از دیدگاه برخی از اندیشمندان و با بهرهگیری از نظریه کارکردگرایی به عنوان مبنای نظری پژوهش و روش تحلیلی - اسنادی به بررسی و مقایسه اندیشههای تربیتی فارابی و دورکیم پرداخته و سعی شد که آرای هر کدام به طور جداگانه طرح شود و ابعاد آن در این زمینه مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. هدف اصلی این نوشتار دسترسی به وجوه اشتراک و تفاوت آرای تربیتی این دو متفکر بوده که نتایج، بیانگر این است که نگاه هر دو اندیشمند به مقوله تعلیم و تربیت، اجتماعی است و این امر باید زمینهساز رشد و بالندگی افراد و به طور ویژه جوامع گردد.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله پس از ذکر تعاریف متفاوت تعلیم و تربیت از دیدگاه برخی از اندیشمندان و با بهرهگیری از نظریه کارکردگرایی به عنوان مبنای نظری پژوهش و روش تحلیلی - اسنادی به بررسی و مقایسه اندیشههای تربیتی فارابی و دورکیم پرداخته و سعی شد که آرای هر کدام به طور جداگانه طرح شود و ابعاد آن در این زمینه مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
بنابراین در این نوشتار سعی میشود که اندیشههای دو متفکر در زمینه آموزش و پرورش، یکی فارابی به عنوان اندیشمندی مسلمان و دیگری دورکیم 1 به عنوان اندیشمندی غربی که هر دو رویکرد به جامعه و اجتماع دارند و طرح اندیشههای آنان میتواند بخشی از تنگنظریها و مسائل موجود را حل کند، مورد مطالعه واقع شود.
به همین دلیل میتوان گفت آنچه از آرای فارابی برداشت میشود این است که تعلیم و تربیت به عنوان یکی از راههای مهم میتواند به سعادت و خوشبختی افراد در جامعه منجر شود؛ زیرا با توجه به مباحثی که در صفحات پیشین مطرح شد به این نتیجه رسیدیم که فارابی معتقد به این است که افراد از ابتدا دارای فطرت پاک هستند و این امر نیز، خود نشأت گرفته از اندیشه مذهبی ایشان و متأثر از دین اسلام است که برای تمام افراد جهان فطرت پاک قائل است.
بنابراین دورکیم همبستگی ارگانیکی و نظم اجتماعی ناشی از آن را نتیجه تحول و پیشرفت جامعه - Aron - Giddens - Filloux انسانی میداند و آموزش و پرورش را در ارتباط با این تحول مورد مطالعه قرار میدهد و معتقد است که در هر یک از این جوامع اصول تعلیم و تربیت، شیوههای ارائه و اکتساب آن به گونههای متفاوتی اعمال میشود.