خلاصه ماشینی:
"اکنون چون حقیقت لذت و الم بدانستی،بدانکه این قوتها که جسمانی است بعد از فساد بدن باطل شود و قوت عقلی که نفس راست با نفس بماند همچون ماندن او در معاد خویش.
پس هرگاه که نفس به چیزی مشغول شود که نه از ذات او بود،از چیزی دیگر باز ماند،و پیوسته کاری او را از کاری باز میدارد،و از بهر آن همت نفس به مدرک اشرف نمیرسد و به معشوق اعلی صرف نشود.
پس هرگاه که نفس به مدرک اشرف و معشوق اعلی صرف نشود و همگی خود با بدن داده باشد،آن بدن او را چون معشوقی است مالوف و آن عالم در حق او چون معشوقی که مدرک به فعل نباشد بلکه به قوت و بیشتر نفوس را در این عالم حال چنین است که از لذت روحانی و حالت آن جهانی بیخبر باشد."