خلاصه ماشینی:
در سال 401 یعنی یکسال پس از تألیف نهج البلاغه که سید رضی 42 ساله بوده است، ملاقاتی میان او و بهاء الدوله دیلمی پسر عضد الدوله روی داد، و چنان مهابتی از وی در دل پادشاه مقتدر دیلمی که در بغداد بر سراسر قلمرو بنی عباس حکم میراند نشست که وی را«سید اجل»خواند، و این تعبیر در آن روزگاران از پادشاهی یا خلیفهای نسبت به کسی دیده نشده بود.
و دیدیم که او چگونه تمام لوازم و ما یحتاج زندگی طلاب دار العلم خود را تأمین کرد و با این که مردی دانشمند خزانهدار بوده است، مع الوصف به هر کدام از طلاب کلیدی داده بود که هر گاه چیزی خواستند مستقیما بردارند و دیگر نیازی به سرزدن به خزانهدار و اجازه گرفتن نداشته باشند و بدینگونه از همان روز نخست تحصیل، به علمای آینده شیعه رشد شخصیت میداد، چیزی که شاید در دنیا بینظیر یا حداقل کمنظیر میباشد.
نظر دانشمندان عامه درباره سید رضی 1-قدیمترین دانشمند سنی که از سید رضی نام برده، همعصرش عبد الملک ثعالبی(م:429 ق)است که در کتاب «یتیمة الدهر»را درباره شعرا و ادبای هم عصر خود و گزیدهای از اشعار و آثار آنان ثعالبی مینویسد: «محمد بن حسین بن موسی بن ابراهیم بن موسی الکاظم رضی الله عنه، ابولحسن علوی، نقیب طالبیان در بغداد و ملقب به «رضی»و«ذی الحسبین».
گویا دار العلم سید رضی بعدها توسط برادرش سید مرتضی به حیات علمی خود ادامه داده باشد، و این که در بعضی از کتابها از دار العلم سید مرتضی سخن به میان آمده، ادامه کار سید رضی یا مشابه آن از طرف برادرش سید مرتضی بوده است، که از دار العلم سید مرتضی دانشمندانی همچون شیخ الطائفه حسن بن محمد طوسی به کمال رسیده است.